گزارش مرجعیت رهبری
مرجعیتِ رهبری
پس از درگذشت آیتالله العظمی اراکی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آیتالله خامنهای به همراه 6 عالم دیگر را به عنوان مرجع تقلید معرفی کرد؛ اگرچه این اقدام مورد اعتراض آیتالله منتظری قرار گرفت، اما بسیاری از علما حتی آیتالله مومن که موافق رهبری او نبود، اجتهاد و مرجعیت ایشان را تایید کردند.
آذر ماه سال 1373 و پس از رحلت آیتالله العظمی اراکی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در بیانیهای، 7 نفر از جمله آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مراجع جایزالتقلید معرفی کرد.
آیتالله خامنهای خرداد ماه سال 68 توسط مجلس خبرگان به عنوان رهبر انقلاب معرفی شد. آن زمان شرط مرجعیت یکی از شرطهای لازم برای رهبری در قانون اساسی بود که ایشان این شرط را دارا نبود؛ اما امام خمینی یک ماه پیش از رحلتش در نامهای به آیتالله مشکینی رئیس شورای بازنگری قانون اساسی نوشته بودند: «معتقدم برای رهبری شرط مرجعیت لازم نیست، مجتهد عادل مورد تایید خبرگان محترم سراسر کشور، کفایت میکند.»
از این رو خرداد ماه سال 68، آیتالله خامنهای به عنوان رهبر موقت معرفی شد و پس از برگزاری همهپرسی قانون اساسی در تاریخ 6 مرداد و حذف مرجعیت از شروط رهبری، مجلس خبرگان دوباره تشکیل جلسه داد و در رایگیری مجدد، رهبری آیتالله خامنهای تصویب و دائمی شد.
در جلسه مهم روز 14 خرداد 68 موضوع اجتهاد مطلق آیتالله خامنهای مورد بررسی قرار گرفت که در نهایتِ تمامی بحثها، 60 نفر از 74 نفر حاضر در مجلس خبرگان به رهبری ایشان رای مثبت دادند؛ این نشان میدهد که آن 60 نفر معتقد بودند که آیتالله خامنهای برخوردار از اجتهاد مطلق است.
سال 69 برخی از علما همچون آیتالله جوادی آملی، آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله یزدی، آیتالله مومن، آیتالله ابراهیم امینی، آیتالله مشکینی و آیتالله صانعی نیز در مرقومههایی اجتهاد مطلق آیتالله خامنهای را تایید کردند.
ضمن اینکه یکی از مهمترین راهها برای تشخیص اجتهاد یا عدم اجتهاد یک فرد در حوزههای علمیه، استاد عالی آن فرد است. آیتالله خامنهای از نظر فقهی و سیاسی از شاگردان امام خمینی (ره) بود. امام علاوه بر رهبری سیاسی انقلاب، از نظر سطح علمی و فقهی از بزرگان حوزههای علمیه شناخته میشد.
تاکیدات چندباره امام بر صلاحیت آیتالله خامنهای برای رهبری انقلاب اسلامی نشان میدهد که ایشان آقای خامنهای را مجتهد قطعی در احکام الهی میدانستند. امام خمینی در یکی از نامههای خود به آیتالله خامنهای در سال 66 عنوان فرمودند: «اینجانب که از سالهای قبل از انقلاب با جنابعالی ارتباط نزدیک داشتهام و همان ارتباط تاکنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبداری میکنید، میدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی میدهید.»
زهرا مصطفوی دختر امام خمینی نیز در گفتگویی عنوان کرد که امام خمینی از آیتالله خامنهای برای رهبری نام برده و اجتهاد او را تایید کردهاند.
هشتم آذر ماه سال 73 آیتالله العظمی اراکی دار فانی را وداع گفت. شهریور سال 69 و آذر ماه سال 72 نیز آیتالله العظمی مرعشینجفی و آیتالله العظمی گلپایگانی به رحمت ایزدی پیوسته بودند.
پس از درگذشت این مراجع، خلایی در مرجعیت دینی مردم و حوزههای علمیه به وجود آمد. رهبر انقلاب در پیام تسلیتی که به مناسبت درگذشت آیتالله اراکی صادر کرد، فرمود: «حوزهیی که در دوران معاصر، منشاء بزرگترین و پاکترین انقلاب جهان شد و رهبری چون شخصیت درخشان و کمنظیر حضرت امام خمینی رحمةاللَّه علیه را به جهان اسلام هدیه کرد و ذخیرهی گرانبهایی چون مرحوم آیةاللَّه العظمی اراکی را سالیانی در حریم خویش برای لحظهی نیاز جامعهی اسلامی محفوظ داشته بود، به هنگام، تقدیم امت اسلام کرد امروز نیز علیرغم دشمنان اسلام، منبع عظیم و تمام نشدنیِ رجال فقاهت و تقوا است. امروز بحمداللَّه شخصیتهای علمی بزرگی در آن حوزهی پرفیض و برکت، سرگرم تحقیق و تدریس و تربیت شاگردان و فراهم آوردن آثار علمی و تهذیب نفس و کمک به امت مسلماناند و به فضل الهی نیاز مردم به مرجع تقلید جامع الشرائط از آن حوزهی مبارکه، برآورده گردیده است.»
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از درگذشت آیتالله اراکی جلسهای برگزار کرد. آیتالله سیدجعفر کریمی از علمای حوزه علمیه قم و از اعضای جامعه مدرسین در خصوص آن جلسه به تسنیم گفته است: «وقتی در جلسه جامعه مدرسین مطرح شد افرادی که صلاحیت دارند را بررسی کنیم، من عرض کردم یکی از افرادی که در رأس صالحین است آقای خامنهای است. خدا رحمت کند مرحوم آیتالله مشکینی را؛ فرمود: آقایان دیگر که برای مرجعیت مطرح هستند، ما درس و بحثشان را دیدیم و شنیدیم و برای ما نقل کردند اما نسبت به آقای خامنهای چیزی نشنیدهایم. من عرض کردم: شما آقایانی که در مشهد مقدس هستند را میشناسید؟، گفت: نه. گفتم: آقایانی که در نجف هستند میشناسید؟ گفت: نه! گفتم: همه آقایان قم را میشناسید؟ گفت: نه. ایشان فرمود: شما همه را میشناسید؟، گفتم: من همه را میشناسم و با چوب کبریت میتوانم اندازه بگیرم و اینکه آقای خامنهای را مطرح کردم با حفظ اینکه شب اول قبر من مسئول اعمال خودم هستم، نام بردم.»
در نهایت در بیانیهای که از سوی جامعه مدرسین منتشر شد، نام آیتالله خامنهای در کنار 6 عالمِ مجتهد دیگر به عنوان مرجع تقلید معرفی شد.
سه سال بعد و در روز 13 رجب سال 1376، آیتالله منتظری که توسط امام خمینی از قائم مقامی رهبری عزل شده بود و امام او را فردی سادهلوح در امور سیاسی خوانده بود، درباره مرجعیت آیتالله خامنهای گفت: «اینکه آمدند در شب بعد از فوت اراکی عدهای بچه راه انداختند در خیابان جلو جامعه مدرسین، مثل همین الان که راه میاندازند، بعد هم سه چهار نفر از تهران آمدند و اصلاً (کسانی که ایشان را میگفتند) هفت هشت نفر بیشتر نبودند و به زور هفت نفر را به عنوان مرجع گفتند که ایشان را هم جزو کنند، در صورتی که ایشان در حد فتوا و مرجعیت نیست. بنابراین مرجعیت شیعه را مبتذل کردند، بچگانه کردند، با یک عده بچه اطلاعاتی که راه انداختند! اینها مصیبتهایی است که ما در این کشور میبینیم.»
مرحوم آیتالله مومن که در جلسه خبرگان به رهبری آیتالله خامنهای رای نداد در گفتگو با تسنیم گفته است: «در نخستین روزهایی که آیتالله خامنهای سرپرستی نظام اسلامی را عهدهدار شده بودند، برای اینکه دیگر علمای غیرمسئول از دانش فقهی و علمی ایشان مطلع شوند، با برخی برادران فاضل خدمت آیتالله خامنهای رسیدیم؛ به ایشان عرض کردیم: برای اینکه دیگران هم از معلومات و دانش فقهی شما مطلع شوند خوب است جلسهای علمی داشته باشیم؛ یادم هست که ایشان گفتند: فعلاً که مدت کمی است که من بهعنوان رهبری تعیین شدهام ملاقاتها برای این کار مانع است. ما گفتیم: منظورمان همین امروز و فردا نیست، چند وقت دیگر (مثلاً یک ماه) اجازه بدهید که ایشان قبول کردند.
این جلسات با حضور فقهای شورای نگهبان و برخی بزرگان که بهلحاظ علمی شایسته بودند و حوزه آنها را بهعنوان اعلم قبول داشت، برگزار شد؛ یادم هست از میان علمای قم، جناب آقای کریمی که از علمای بزرگ قم بودند، جناب آقای هاشمی شاهرودی که آن زمان مسئولیت نداشتند، آقای حاتم یزدی و برخی بزرگان دیگر مثل جناب آقای مهدویکنی به این جلسات دعوت شدند. این جلسات برگزار شد و مباحثههای علمی و فقهی بین فقها و آیتالله خامنهای شکل گرفت و بر همه کسانی که در آن جلسات شرکت کرده بودند، روشن و قطعی شد ایشان در حوزه اجتهاد توانمند هستند و از نظر علمی، شخصیتی بسیار ارزشمند دارند و در تمام ابواب فقه از ملکه اجتهاد برخوردارند.»
علیرغم انتقادات آیتالله منتظری و تلاش رسانههای فارسیزبان برای تضعیف شخصیت علمی و فقهی آیتالله خامنهای، اما بسیاری از علما، مرجعیت آیتالله خامنهای را تایید کردند. آیتالله میردامادی از شاگردان آیتالله بروجردی و امام خمینی میگوید: «مسئله مرجعیت مسئله مهمی است و اینگونه نیست که به راحتی بتوان مرجع تقلید شد. ایشان (آیتالله خامنهای) خیلی عالی و خوب تدریس میکنند و درس خارج میگویند. من دو سه روزی درس خارج ایشان میرفتم، اما بعد از آن نرسیدم و نتوانستم ادامه دهم، اما ایشان فقیهی باسواد و ملا است.»