کد خبر ۴۵۳۲۹ انتشار : ۶ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۰۷

قرن المنازل و یلملم. دو میقات نزدیک مکه

خدمه کاروان ها در ایام حج تمتع که برای امور کاروان با نیت عمره مفرده وارد مکه مکرمه شده و چند روز قبل از آغاز حج می خواهند محرم به احرام تمتع شوند، احرام از این دو میقات به خاطر نزدیکی آن ها به مکه پیشنهاد می گردد.

چکیده

 افراد آفاقی به غیر از میقات های شجره، جحفه و عقیق،   می توانند از میقات های «قرن المنازل» و «یلملـم» نیز احـرام ببنـدند. از آن جهـت که در باره این دو میقات قدیمـی و نزدیک ترین میقات ها به مکه، کمتر بحث شده است، این نوشتار بدان اختصاص می دهیم.
 آنچه در موضوع شناسی این دو میقات قابل توجه است؛ «سیل الکبیر» در منطقه قرن المنازل واقع است، لیکن اطلاق قرن المنازل به «وادی محرم» قابل اثبات نیست. همچنین در مسیر یمن به مکه، فقط در راه تهامه یلملم واقع می شود و دو راه دیگر به قرن المنازل ختم می گردد.
از جهت حکمی، اصل میقات بودن این دو، به استناد روایات متعدد مورد اتفاق فقهای فریقین است و روایات معارض، معرض عنها هستند.
 گفتنی است، خدمه کاروان ها در ایام حج تمتع که برای امور کاروان با نیت عمره مفرده وارد مکه مکرمه شده و چند روز قبل از آغاز حج   می خواهند محرم به احرام تمتع شوند، احرام از این دو میقات به خاطر نزدیکی آن ها به مکه پیشنهاد   می گردد.

کلیدواژگان: احرام، میقات، مکه، قرن المنازل، یلملم

مقدمه

در شریعت اسلام، برای حج و عمره گزاران، پنج میقات تشریع گردیده است؛ هرچند امروزه ایرانیان همگی از میقات مسجدشجره و جُحفه احرام می بندند، لیکن با توجه به افزایش روزافزون زائران بیت الله الحرام و تنوع و پراکندگی آنان به جهت داشتن ملیت های گوناگون و وجود راه های مواصلاتی کنونی و آینده و... باز شناسی موضوعی و حکمی سایر مواقیت نیز دارای درجه اعتبار است. 
با توجه به امکانات شهر طائف؛ به ویژه فرودگاه این شهر، برخی از حجاج می  توانند به جای ورود به جده، به طائف رفته و از آنجا به مکه عزیمت نمایند. طبیعی است میقات های اینان «قرن المنازل» و «یلملم» خواهد بود. دو میقات یاد شده، نزدیک ترین میقات ها به مکه مکرمه هستند و استفاده از آن در برخی موارد برای کارگزاران حج بسیار راه گشاست. 
در این نوشتار، با کاوش در کتب لغت و جغرافی، موقعیت این دو مکان باز شناسی شده و وضعیت فعلی آن مشخص می شود، سپس در ادامه، دلایل فقهی بر اثبات میقات بودن آن، با رویکرد فقه مقارن تبیین خواهد شد. 
1. میقات قرن المنازل
قرن ـ به فتح قاف و سکون راء ـ در لغت به معنای کوه کوچکی است که از کوهی بزرگ جدا شده و دارای سه راهِ قدیمی است به نام های؛ راه طائف، راه یمن و راه یمامه. 
در مورد علت نامگذاری «قرن المنـازل» گفته اند: قرن المنـازل، از قَرْن، با فتح قاف و سکون راء تلفظ می  شود. بعضى نیز آن را قَرَن المنازل خوانده اند. 
فیروزآبادی  گوید: قرن، نام قریه ای است در طائف، یا نام همه آن وادی است، همچنین قرن منسوب به «قرن بن ردمان بن ناجیه بن مراد» بوده است، (ج4، ص258). 
جوهرى در صحاح اللغه (ج6 ، ص 218) «قَرَن» ـ به فتح راء ـ آورده و اویس قَرَنى را منسوب به این منطقه مى داند. فیومی (ج2، ص500)، فیروزآبادی (1417، ج4، ص258) و دیگران انتساب به اویس قرنی را اشتباه شمرده و شهید ثانی (1416، ج2، ص215)، صاحب جواهر (نجفی، ج  18، ص113) و صاحب ریاض (طباطبایی، 1418، ج1، ص359) مى گویند علما (ابن ادریس، 1410، ج  6، ص 528) بر اشتباه جوهرى در این مطلب صحه گذاشته اند؛ در حالیکه در واقع اویس یمنى بوده و قرن نیز نام کوهى است که در آن منطقه بوده است. 
صاحب کشف اللثام (فاضل هندی، 1416ق.، ج5، ص216) قرن را کوهى مشرف به عرفات مى داند. ظاهراً ایشان به تبعیت از فیومی چنین چیزی را نقل کرده است (همو، ج4، ص258 )، در حالى که عرفات در 22 کیلومترى مکّه است و قرن المنازل حدود 75 کیلومتر فاصله دارد. 
نام دیگر قرن المنازل در برخی از متون، قرن الثعالب و قرن بدون منازل ذکر شده است، (فاضل هندی، ج5، ص216). شاید جهت اضافه شدن قرن به منازل، این باشد که آن، تنها کوهی است که در منازل مسیر طائف ـ مکه، که از نخله یمانیه عبور می کند، واقع شده است. 
قرن المنازل، از منازل و مناطق سر راه حاجیان، از طائف به سمت نخلۀ یمانیه است. امروزه قرن المنازل روستای کوچکی است که، به نام «سیل الکبیر» مشهور است؛ بدین سان که از قریه سیل صغیر که در مسیر طائف یا ریاض به مکه، قرار گرفته، متمایز می گردد. در این روستا دو مسجد قدیمی و یک مسجد نوساز به نام «سیل الکبیر» وجود دارد (واقدی، 1409ق.، ج3، ص924 ) که برای احرام ساخته اند که به طور قطع میقات است. (خویی،  ج3 ، ص227) این روستا در شمال و 55 کیلومتری طائف و از راه ریاض ـ مکه هفتادو پنج کیلومتری مکه مکرمه قرار دارد. بدین گونه که راه ریاض ـ مکه، در حویه، به سمت راست منحرف شده با عبور از طائف به سیل صغیر و سپس به سیل کبیر مى رسد. 
وادى سیل یا قرن، تا حدود وادى غدیرین، نزدیکىِ ارتفاعات هَدا کشیده مى شود که در 33 کیلومتری آنجا مسجدی دیگر به نام ـ وادی محرم ـ ساخته شده که برخی از اهل سنت در آن محرم  می شوند ولیکن ظاهراً آنجا خارج از قرن المنازل بوده و فقط محاذات با قرن المنازل است. 
«وادی محرم» در جنوب شرقی مکه قرار دارد و فاصله اش تا مکه 76 کیلومتر است، جاده مواصلاتی آن به مکه غیر از جاده السیل الکبیر است. برخی از نویسندگان اهل سنت نیز بر میقات نبودن وادی محرم تأکید داشته و معتقدند افرادی که از میقات قرن المنازل  می گذرند، باید در السیل الکبیر احرام ببندند؛ از جمله این افراد، شیخ عبدالله بن عبدالرحمان  الجاسر است (ص56). همچنین دکتر عبدالوهاب ابراهیم ابوسلیمان و دکتر معراج نواب  مرزا به تفصیل گزارشی در آن رابطه ارائه کرده اند (همو، ج29). 
البته پس از بحث و جدل فراوان درباره مشروعیت آن، بالأخره شورای افتاء و محکمه طائف اطلاعیه ای صادر و بر میقات بودن آن صحه گذاشت و هم اکنون بنابر فتوای رسمی حکومت سعودی، وادی محرم جزو مواقیت محسوب شده و جزئی از قرن المنازل قلمداد  می شود. مجموعه مستندات و شواهد قضایی بر اثبات میقات بودن آن به چاپ رسید. (شیخ محمد بن  ابراهیم، 1399ق.، ج5، ص211 ) 
گفتنی است، در مجموع، پنج میقات منصوص؛ ذوالحلیفه، دور ترین میقات و سپس جحفه قرار دارد و سه میقات دیگر تقریباً در یک حد بعد مسافت هستند. 
اثبات میقات قرن المنازل
اقوال ففها؛ درباره میقات قرن المنازل، میان فقهای عظام اتفاق است. (نراقی، ج11، ص185 ). عموم فقها با کلماتی یکسان که نشان می دهد بهره مند از عبارت روایات هستند، آورده اند: «وقّت لأهـل الطائف قـرن المنـازل» و از جمـله به عنـوان نمونه؛ شیخ صـدوق در المقنع (ص217)، و الهدایه (ص218)، فقه الرضا (مروارید، ص4)، سلار (ج1، ص106)، شیخ طوسی (1407ق.، ص210)، ابوصلاح حلبی (ج1 ، ص 202)، ابن  زهره (ج1، ص154)، محقق (ج1 ، ص241)، علامه در قواعد (ج1 ، ص416)، «شهیداول ( ج1 ، ص340)، «صاحب ریاض (طباطبایی، ج6، ص11)، مرحوم نراقی (ج11، ص185) و صاحب جواهر (نجفی،  ج18، ص113) به میقات بودن قرن المنازل تصریح دارند. 
علمای اهل سنت نیز بر میقات بودن قرن المنازل اتفاق دارند. (ابن  منــذر، ص45 ) مبنای آنان روایت جابر (ابن  ماجه، ج2، ص972)  ، ابن عباس (بخاری، ج2، ص142)  ، ابن  زبیر (احمدبن  حنبل، ج2، ص5) و ابن  عمر (احمدبن حنبل، ج2، ص50) است. 
ادله مسأله؛ صحیح ابو ایوب الخراز (کلینی، ج1، ص253)، صحیح معاویه بن  عمار (کلینی، ج4، ص318)، صحیح حلبی (کلینی، ج4، ص319) با عبارت یکسان؛ «ووقت لأهل الطائف، قرن المنازل». 
و همچنین روایات نهم و یازدهم باب یک ابواب المواقیت بر میقات بودن قرن المنازل برای اهل طائف دلالت روشن و کافی دارد. 
روایات معارض
 سه روایت معارض در این باب وجود دارد؛ این سه، بیانگر این هستند که قرن المنازل میقات مردمان «یمن» و «نجد»  می باشد. 
روایت نخست آنکه در صحیح عمر بن  یزید آمده است: «ولأهل نجد قرن المنازل» (طوسی، 1407. ق.، ج5، ص56)؛ همچنین در صحیح علی بن  رئاب آمده: «لأهل الیمن قرن المنازل» (کلینی، ح4، ص308) و در روایت علی بن  جعفر نیز فرموده است: «وأهل الیمن من قرن» (حرعاملی، 1403ق.، ج8، ح8، ص223) 
برای حل این مسأله چند احتمال داده  می شود: 
یک) همان گونه که صاحب حدائق (بحرانی، 1405ق.،  ج14، ص439)  ، صاحب مدارک (عاملی، 1411ق.،  ج7، ص222) و «صاحب جواهر ( ج18، ص113) فرموده اند: احتمال دارد اهل نجد و همچنین اهل یمن برای رسیدن به مکه دو جادّه و دو مسیر متفاوت داشته اند. بنابراین، در مسیر آن ها دو میقات قرار داده شده است که یک راه به عقیق و راه دیگر به قرن المنازل برخورد  می کرده است. (طباطبایی، سیدمحسن،  ج11، ص268 ) 
دو) صاحب حدائق (بحرانی،  ج14، ص439) صحیح عمربن  یزید را حمل بر تقیه کرده است. البته روشن است که دیدگاه صاحب حدائق، جمع بین روایات نبوده و بلکه ترجیح در باب تعارض است. 
به طور کلی احتمال دارد از آن جهت که در مجامع روایی شیعه به مضمون این دو روایت اشاره ای نشده و بلکه این مضامین در روایات اهل سنت آمده است، آن را حمل بر تقیه کنیم. (طباطبایی، سیدمحسن،  ج11، ص268 ) 
البته به نظر  می رسد؛ وجهی برای حمل بر تقیه نیست؛ چه آنکه با حمل بر تقیه فقط صحیح عمربن  یزید را رفع تعارض  می توان کرد ولیکن با روش نخست، هر سه روایت رفع تعارض  می شوند. (سبحانی،  ج2، ص47 و ص507) 
سه) همه فقها برای اهل نجد و اهل یمن میقات مخصوص دیگری تعیین کرده اند و هیچ یک به این روایات استناد ننموده و قرن المنازل را میقات آن ها ندانسته است. روایات متکثر به همراه شهرت نزدیک به اجماع برای اعراض از این سه روایت و در نتیجه اسقاط آنان از حجیت کفایت  می کند. بنابراین، روایات معرض عن ها بوده و بالطبع ما نیز بدان استناد نخواهیم کرد که همانا، «فان المجمع علیه لا ریب فیه» (طوسی، 1407. ق.، ج6، ص301) 
بنابراین؛ میقات «قرن المنازل»، مربوط به مردمانی است که از «شرق مکه» به سرزمین وحی عزیمت می ‏کنند. به همین جهت در اکثر عبارات رساله‏ ها و متون، به عنوان میقات «اهل طائف» و کسانی که از آن طرف می ‏آیند توصیف شده است. 
2. میقات یلملم
یلملم ـ به فتح دو لام و یاء ـ را به صورت «ألملم» ـ همزه اول ـ  ، «یرمرم» ـ سکون دو راء ـ نیز ضبط کرده اند. (فیروزآبادی، ج4، ص177 ) 
لغت شناسان در ریشه این کلمه اختلاف دارند؛ ابن فارس (1371ق.، ج6، ص160) 
و ازهری (تحقیق: عمر سلامی و عبد الکریم حامد، ج15، ص251) معتقدند که این کلمه در اصل ثلاثی است که حرف «یا» به اوّل آن افزوده شده است؛ اما «ابن  منظور» براین باور است که یاء در این کلمه حرف اصلی است و زاید نیست. 
جغرافی دانان فاصله یلملم تا مکه را دو مرحله دانسته اند. (یاقوت حموی،  ج5، ص44١ ؛ غیث البلادی ،  ج10، ص28؛ عبد الحق،  ج1، ص112) هم اکنون روستایی کوچک در پایین کوه یلملم قرار دارد، که به علت تغییر جاده متروکه است. در بخش قدیمی «السعدیه» نیز کسی احرام نمی  بندد ولیکن به تازگی در جنوب غربی آن و با فاصله 25 کیلومتر از منطقه قدیمی مسجدی بزرگ ساخته اند که محل احرام  می باشد (اشجان حمید باصی ، ص3) و محققان سعودی درباه عدم اطلاق یلملم بر مسجد جدید سخنی نگفته و بنابر فتوای رسمی حکومت و محکمه قضایی آنجا میقات است. (عبدالوهاب ابراهیم ابوسلیمان ، عدد29) البته استاد عبدالهادی فضلی مدعی است که این مسجد محاذی یلملم  می باشد. (همو،  ج3، ص 46) 
به هرحال، این میقات در جنوب شهر مکّه واقع شده و حدود 100 کیلومتر با مکه مکرمه فاصله دارد که در آن سرزمین مسجد معاذ بن جبل واقع است. (ابن عبد الحق، ج3، ص1482) 
در برخی از کتب فقهی (ابن  ادریس ، ج1، ص529؛ علامه حلی، ج1، ص416؛ کرکی، ج3، ص159) نیز آمده است که یلملم نام کوه است، اما دلیلی بر این معنا اقامه نشده و در واقع، دلیلی بر برتری یک معنا بر دیگری در دست نیست. 
از یمن به مکه، به ترتیب سه راه وجود دارد: 
1. راه تهامه؛   همان راهی است که از یلملم می  گذرد. 
2. راه صنعا ـ صعده؛ که به ترتیب پس از عبور از بیشه، وادی تربه و قرن المنازل به مکه منتهی می شود. 
3. راه حضرموت ـ نجران؛ که در قرن المنازل با راه دوم یکی می شود و از آن عبور می کند. (یاقوت حموی، ج1، ص246؛ البکری، ج3، ص959 و ج4، ص1304 ) 
گفتنی است، راه مورد نظر در این بحث، راه تهامه است و منازل بین راه آن بدین ترتیب است: صنعا، جازان، لیث، یلملم، مکه. 
با توجه به نزدیکی این میقات به دریای سرخ، از این میقات می توان در بحث محاذات افرادی که از راه دریا به مکه مشرف می شوند، بسیار سود برد. 
اثبات میقات یلملم
اقوال فقها؛ شیخ صدوق در المقنع (ص217)،   الهدایه (ص218)، فقه الرضا (مروارید، ص4)، سلار (ج1، ص106)، شیخ طوسی (1407ق.، ص210)، ابوصلاح حلبی (ج1 ، ص202)، ابن  زهره (ج1، ص154)، محقق (ج1 ، ص241)، علامه (حلی، ج1 ، ص416)، «شهید اول (ج1 ، ص340)، «صاحب ریاض (طباطبایی، ج6، ص11) و دیگران بر میقات یلملم برای اهل یمن تصریح دارند. تا جایی که «مرحوم  نراقى» و «صاحب  مستمسک» ادعای عدم خلاف در مسأله کرده اند. 
به طور کلی، فقهای عظام به میقات بودن یلملم و صحت احرام از آن جا فتوا داده اند و در این باره در میان آن ها اختلافی نیست. اکثر قدما در عباراتشان آورده اند: «ولأهل الیمن یلملم». 
اهل سنت نیز بر میقات بودن یلملم اتفاق دارند. (الموسوعه الکویتیه،  ج2، ص147؛ ابن منــذر، ص45 ) مبنای آنان روایات جابر (ابن  ماجه،  ج2، ص972)  ، ابن  عباس (بخاری،  ج2، ص142 )، عایشه (النسائی،  ج5، ص125) و ابن  عمر (احمد حنبل،  ج2، ص3) است. 
ادله مسئله: روایات صحیح و مستفیضه بر میقات بودن یلملم دلالت دارد (نراقی، 1415ق.،  ج11، ص181) صحیح ابو ایوب  الخراز، «و وقّت لأهل الیمن یلملم» (حرّعاملی، 1403ق.،  ج8، ح1، ص 222)  ؛ صحیح معاویه بن  عمار، «و وقّت لأهل الیمن یلملم» (حرعاملی، 1403ق.، ج8، ح1، ص 222)؛ صحیح حلبی، «ووقّت لأهل الیمن یلملم» (حرعاملی، 1403ق.، ج8، ح1، ص 222) و همچنین روایات پنج، شش و نهم باب یک ابواب مواقیت بر میقات بودن یلملم برای اهل یمن دلالت روشن و کافی دارد. با توجه به اینکه اسناد این روایات قبلا طرح شد، از طرح دوباره آن خودداری  می شود. 
روایات معارض
در برخی از احادیث، میقات مردم یمن، قرن المنازل معرفی شده است؛ مانند حدیث صحیحی که عبدالله بن  جعفر در کتاب قرب الاسناد از احمد بن  محمد بن  عیسی از حسن بن محبوب، از علی بن  رئاب، از امام صادق7 نقل کرده است که حضرت فرمودند: درباره میقات هایی که پیامبر(ص) برای مردم معین کرده ، پرسیدم. امام7 فرمود: «... ووقّت لأهل الیمن قرن المنازل» (حمیری، ص164؛ حرعاملی،  ج8، ح1، ص 223) و در روایت علی بن  جعفر نیز آمده است: عبد الله بن  جعفر فی قرب الإسناد عن‏ عبدالله بن  الحسن، عن جده علی بن جعفر، عن اخیه موسی بن  جعفر(علیهما السلام) قال: «وأهل الیمن من قرن.» (حمیری، ص164؛ حرعاملی،  ج8، ح1، ص 223). 

روشن است که تعارضی بین روایات نیست؛ چرا که ممکن است و بلکه در واقع نیز چنین است که یمن دارای دو راه است؛ یکی از طائف و قرن المنازل و دیگری که از دریا می  گذرد، از یلملم است. نتیجه اینکه روایاتی که میقات اهل یمن را قرن المنازل معرفی کرده است مراد راه خشکی یمنی ها  می باشد و روایاتی که  می گویند میقات اهل یمن یلملم  می باشد راه دریایی یمن را بیان کرده است. 
به بیان دیگر؛ در احادیثی که در آن ها میقات اهل یمن، یلملم معرفی شده، مقصود میقات کسانی از اهل یمن است که از راه تهامه ـ راه ساحلی کنونی و راه اول از راههـای سه گانه ـ سفر کنند. اما احادیثی که میقات اهل یمن را قرن المنازل معرفی کرده، مقصود میقات کسانی است که در حرکت از یمن، از دو راه دیگر که از قرن المنازل عبور می کند ـ راه صنعا، صعده و راه حضرموت، نجران ـ یا از هر راه دیگر که از طائف عبور می کند، سفر کنند. بدین ترتیب این دو دسته احادیث، شامل تمام راههایی می شود که در زمان پیامبر(ص) یا در قرون بعدی تا زمان ما، از یمن به مکه منتهی می شده و یا خواهد شد. 
شاید کسی مدعی شود، نیازی به جمع بین روایات نباشد؛ زیرا معصوم(ع) در مقام تحدید و حد تام نیست تا اینکه وقتی  می فرمایند میقات یمنی ها یلملم است یعنی غیر آن نمی تواند میقات باشد. اگر هم تعارضی باشد تعارض غیر مستقر است، لذا جایی برای این اشکال نیست که گفته شود؛ این «جمع تبرّعی» است. 
در پاسخ  می توان گفت: با توجه به اینکه این روایات درصدد اثبات مواقیت مردمان شهر ها است و نه اثبات اصل میقات، مبنای طرح شده، دارای خدشه است. 
گفتنی است، به فرض پذیرش تعارض بین روایات، هر دو روایت معرض عن ها بوده
و کسى بدان فتوا نداده است و طبیعی است که در مقام تعارض نمى توانند با چیزى که اجماع بر آن قائم است معارضه کنند. همچنین آنچه موجب تأمل است این است که این دو روایت، فقط در کتاب «قرب الاسناد» ذکر شده است. 
البته مراد این نیست که هر حدیثی در کتب اربعه نیامده و فقط مثلاً در کتب دیگر؛ مانند قرب الاسناد آمده، دارای خدشه است؛ زیرا پذیرش این دیدگاه، موجب سقوط بسیاری از روایات است و هیچ کس بدان معتقد نیست؛ بلکه مراد صرفاً یک تشکیک علمی است و یک پرسش برای تأمل است که چرا این دو روایت فقط در یک کتاب ذکر شده
و دیگر محدثین؛ از جمله کتب اربعه از نقل آن خودداری کرده اند و شاید قرائنی در اختیار آنان بوده و بعید است چنین عدم نقلی صرفاً تصادفی بوده باشد. 
گفتنی است، صاحب وسائل الشیعه، باب پانزدهم از ابواب المواقیت را به «بَابُ أَنَّ کُلَّ مَنْ‏ مَرَّ بِمِیقَاتٍ‏ وَجَبَ‏ عَلَیْهِ‏ الْإِحْرَامُ مِنْهُ وَ إِنْ کَانَ مِنْ غَیْرِ أَهْلِه‏» اختصاص داده است. روایت یکم (حرعاملی، 1403ق.،  ج8، ح1، ص 240) این باب قرینه بسیار خوبی بر تقویت مبنای عدم تحدید و بیان حد تام در نام بردن از مواقیت و مردمان آن دارد. عبارت «وَ مَنْ‏ أَتَى‏ عَلَیْهَا مِنْ‏ غَیْرِ أَهْلِهَا» تمام اهل دنیا را شامل  می شود. در واقع، اگر تحدید تام بود، نباید کسانی که در ماورای مدینه  می باشند؛ مانند ایران و افغانستان، میقاتشان ذوالحلیفه باشد
و همچنین نباید ذوالحلیفه میقات «من اتی علی ها» باشد. همچنین از اطلاق روایات توقیت مواقیت پنجگانه فهمیده  می شود که این میقات ها برای افرادی از این اماکن است که از آنجا بگذرند. بنابراین، هرکسی از هر میقاتی بگذرد، باید از همان جا محرم شود، هرچند وطن و زادگاهش جای دیگر باشد. 

نتیجه گیری
افرادی که از شرق مکه (طائف) به سوی مکه رهسپار می شوند، می توانند در قرن المنازل و یا در   همان مسجد روستای  «سیل الکبیر» احرام ببندند. این روستا در اتوبان ریاض ـ مکه و در هفتادو پنج کیلومتری مکه قرار دارد. این زائران باید در منطقه حویه، به سمت راست منحرف شده با عبور از طائف به سیل صغیر و سپس به سیل کبیر بروند. در صورتی که افرادی آن مسیر را به سمت طریق المطار و سپس به طریق المؤتمرات و در   نهایت به طریق الهدا، ادامه دهند به «وادی محرم» منتهی خواهند شد که اطلاق قرن المنازل بدان جا مشکل است و ظاهراً آن مکان، محاذات و هم راستای قرن المنازل است و نه خود قرن المنازل. 
میقات یلملم نیز در راه اتوبان تهامه قرار دارد و افرادی که از یمن عازم مکه هستند از این میقات عبور می کنند. این میقات می تواند گره گشای مشکلات کسانی باشد که از راه دریای سرخ به مکه می آیند. 
اثبات حکم فقهی میقات بودن قرن المنازل و یلملم مسلم و مورد اتفاق همه فرق مذاهب اسلامی بوده و زائران برای ورود به مکه مکرمه جهت انجام مناسک حج و عمره می توانند از آنجا احرام ببندند.

مراجع

1. إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان، حسن بن  یوسف بن  مطهر اسدی، حلّی، تحقیق: شیخ فارس حسون‏، اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه، 1410ق. 
2. البحوث الفقهیه المعاصره، مواقیت الحج الزمانیه و المکانیه دراسه فقهیه، جغرافیه، تاریخیه، دکتر عبدالوهاب ابراهیم ابوسلیمان و دکتر معراج نواب مرزا، سال8، عدد29، سال 1416ق. 
3. تبصره المتعلمین فی أحکام الدین، حسن بن  یوسف بن  مطهر اسدی، حلی، تحقیق: محمد هادی یوسفی غروی، تهران، مؤسسه طبع و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1411ق. 
4. تهذیب اللغه، محمد بن احمد ازهری، تحقیق: عمر سلامی و عبد الکریم حامد، دار احیاء التراث العربی ، بیروت. 
5. تهذیب الأحکام، ابوجعفر محمد بن  حسن، طوسی، چهارم‏، تهران، دارالکتب الإسلامیه، 1407ق. 
6. جامع المقاصد فی شرح القواعد، علی بن  حسین عاملی، کرکی، محقق ثانی، مؤسسه آل البیت، 1414ق. 
7. جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن بن  باقر نجفی، تحقیق شیخ عباس قوچانی، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، بی تا. 
8. الحج فی الشریعه الاسلامیه الغرّاء، جعفر سبحانی تبریزی، موسسه امام صادق7، قم، 1382ش. 
9. الحدائق الناضره فی أحکام العتره الطاهره، یوسف بن  احمد بن  ابراهیم بحرانی، تحقیق شیخ محمد تقی ایروانی و سید عبدالرزاق مقرم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1405ق. 
10. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی‏، ابن  ادریس، محمد بن  منصور بن  احمد حلّی، دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ‏1410ق. 
11. الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه، محمد بن  مکی عاملی، شهید اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی1417ق. 
12. ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام، سید علی بن  محمد بن  ابی معاذ، طباطبایی، تصحیح محمد بهره‏مند، محسن قدیری، کریم انصاری، علی مروارید، قم، مؤسسه آل البیت، 1418ق. 
13. سلسله الینابیع الفقهیه، علی اصغر مروارید، موسسه فقه الشیعه، بیروت ، 1371ش. 
14. سنن ابن ماجه، محمد بن یزید القزوینی أبو عبد الله ابن ماجه، محقق: محمد فؤاد عبد الباقی. 
15. سنن النسائی، النسائی، حلب، مکتب المطبوعات الإسلامیه، چاپ دوم، 1406ق. 
16. شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، جعفر بن حسن محقق حلی، تحقیق: عبد الحسین محمد علی بقال ، اسماعیلیان، قم. 
17. الصحاح (تاج اللغه و صحاح العربیه)، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبد الغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1376ق. 
18. صحیح مسلم ، مسلم بن الحجاج نیسابوری، دار الفکر، بیروت. 
19. صحیح البخاری، محمد بن  اسماعیل بخاری، دار احیاء التراث العربی، بی تا. 
20. علل الشرائع، محمّد بن  علی بن  بابویه قمّی، شیخ صدوق، قم، ‏کتابفروشی داوری‏، بی تا. 
21. غنیه النزوع، ابن زهره الحلبی، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1417ق. 
22. فتاوی و رسائل سماحه الشیخ محمدبن ابراهیم، مکه المکرمه، مطبعه الحکومه، 1399ق. 
23. فصلنامه می قات حج، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. شماره 15
24. القاموس المحیط، محمد بن یعقوب فیروز آبادی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق. 
25. قرب الاسناد ، عبد الله بن جعفر حمیری، کتاب فروشی نینوا ، تهران. 
26. قواعد الأحکام فی معرفه الحلال و الحرام، علامه حلی، دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق. 
27. الکافی، الکلینی، به کوشش غفاری، بیروت، دار التعارف، 1411ق. 
28. کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، محمد بن  حسن بن  محمد فاضل هندی، دفتر انتشارات اسلامی، 1416ق. 
29. مبادئ علم الفقه، عبدالهادی فضلی. 
30. مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام‏، محمد بن  علی موسوی عاملی، بیروت، مؤسسه آل البیت، 1411ق. 
31. المراسم العلویه فی الاحکام النبویه، أبى یعلى حمزه بن عبد العزیز الدیلمی، تحقیق: محسن الحسینی الامینی، المجمع العالمی لاهل البیت: المعاونیه الثقافیه، 1372ش. 
32. مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنه و البقاع، عبد المؤمن بن عبد الحق ابن عبد الحق، تحقیق علی محمد بجاوی، دار الجیل، بیروت. 
33. المسالک و الممالک، ابراهیم بن محمد اصطخری، دار صادر، بیروت. 
34. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، شهید الثانی، قم، معارف اسلامی، 1416ق. 
35. مستمسک العروه الوثقی، سید محسن، طباطبایی، حکیم، قم، مؤسسه دارالتفسیر، 1416ق. 
36. مستند الشیعه فی أحکام الشریعه، مولی احمد بن  محمد مهدی نراقی، قم، مؤسسه آل البیت، 1415ق. 
37. المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، أحمد بن محمدبن علی الفیومی المقرئ ، المکتبه العلمیه، بیروت، 1987م. 
38. المعتمد فی شرح المناسک، ابو القاسم خویی، مقرر رضا خلخالی، منشورات مدرسه دار العلم، لطفی، قم. 
39. معجم البلدان، شهاب الدین ابوعبدالله یاقوت بن  عبدالله حموی، بیروت، دارصادر، 1999م. 
40. معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، عبدالله بن  عبد العزیز البکری، بیروت، عالم الکتب، 1403ق. 
41. معجم معالم الحجاز ، عاتق بن غیث البلادی ، دار مکه ، مؤسسه الریان، چاپ دوم ، 1431ق. 
42. المغازی، محمد بن عمر بن واقد السهمی الأسلمی بالولاء، المدنی، أبو عبد الله، الواقدی ، دار الأعلمی، بیروت، 1409ق. 
43. مقاییس اللغه، ابن فارس، به کوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1371ق. 
44. الموسوعه الفقهیه الکویتیه، وزاره الأوقاف والشئون الإسلامیه، دارالسلاسل ـ الکویت. 
45. الهدایه فی الأصول والفروع ، محمد بن علی ابن بابویه، موسسه الامام الهادی(ع)  ، قم. 
46. وسائل الشیعه، محمد بن  حسن بن  علی عاملی، تحقیق ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء  التراث  العربی، 1403ق.

نویسنده:

روزبه برکت رضایی

فصلنامه میقات حج شماره 95

انتهای متن/

برچسب ها :قم
شماره پیامک قم نا: 50001717150598رایانامه: info@Qumna.com