کد خبر ۵۲۴۶۲ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۴۳
گزارشی انتقادی از دیدگاه ویلیام راو در باب مسئلۀ قرینه ای شرّ - بخش اول

آیا خداوند به شروری در دنیا اجازه بروز می دهد؟

در این نقد، از روش شناسی مکتب اهل بیت: در برابر شبهات فلسفی و کلامی بهره می گیریم که رویکردی بدیع و منحصر به فرد است و باید توسط اصول مأخوذ از قرآن و روایات درک شود.

 

چکیده:

"مسئلۀ قرینه ای شرّ" به صورت استقرایی و پسینی مدعی این مطلب است که مبنای معقولی برای اعتقاد به وجود خدای دانا و توانای مطلق با وجود شرور گزاف، بی وجه و کثیری که در اطراف خود می بینیم، وجود ندارد. ویلیام راو چنین استدلال می کند که اگر شروری باشند که به منظور دست یافتن به خیر بالاتر و دفع شرّ مساوی یا بیشتر به وجود نیامده باشند، در این صورت بودن این شرور، قرینه و شاهدی بر نبود خدا تلقی خواهند شد.

در این گفتار، در ابتدا اندیشه های راو را طرح نموده و سپس رویکرد برخی از متکلمان غربی در نقد دیدگاه او بیان خواهد شد. برای دادن پاسخ نهایی با استفاده از آیات قرآن و روایات، از سه منظر «ترک طلب کاری از خدا»، «نقد دنیاگرایی» و «حیات حیوانات» استفاده خواهیم کرد. در این نقد، از روش شناسی مکتب اهل بیت: در برابر شبهات فلسفی و کلامی بهره می گیریم که رویکردی بدیع و منحصر به فرد است و باید توسط اصول مأخوذ از قرآن و روایات درک شود.

 کلیدواژه ها: مسئلۀ قرینه ای شرّ، شرور، مکتب اهل بیت، عدل الهی، ویلیام راو، روش شناسی اهل بیت.

 1. درآمد

   شرور یا ناملایمات دنیوی، به دو دسته شرور طبیعی و شرور اخلاقی تقسیم می شوند. بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله، بیماری های لاعلاج مانند سرطان و ایدز و تولد ناقص الخلقه و مصائب ناشی از چنین اموری، مواردی از شرور طبیعی هستند. در مقابل، کارهایی مانند  قتل، دزدی، دروغ گویی و فجایع ناشی از بروز این گونه مسائل که فاعل مختار در پدید آوردن آن مدخلیت دارد، شرور اخلاقی نامیده می شوند.

   مسئلۀ شرور، طرح این سؤال است که چگونه وجود خدای مهربان، دانا و توانا با شرور طبیعی و اخلاقی سازگار است و چرا خداوند مانع پدید آمدن این امور ناراحت کننده و نتایج مصیبت بار آن ها نمی شود؟ و یا آن ها را بر طرف نمی سازد؟

   در حوزۀ دین پژوهی معاصر، بحث از مسئلۀ شرور، جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. چرا که مسئلۀ شرور از سوی ملحدان به صورت منبعی برای نقد و طرد خداباوری و ایمان مذهبی درآمده است؛ تا جایی که این مسئله از    سوی    هانس کونگ متفکر آلمانی به مثابه «پناهگاه الحاد»(Kung,1976,P.432) و در جایی دیگر به صفت «سنگ محک برای هر دین» (Kung,1989,P.174) توصیف شده است.

   از سوی دیگر توانایی پاسخ گویی به این مسئله به منزلۀ یک عامل مثبت و حتی تعیین کننده برای قضاوت در مورد هر مکتب کلامی تلقی می گردد. تور هال[2] توانایی یا عدم توانایی پاسخ گویی به مسئلۀ شرّ را به مثابه آزمون تورنسل[3] برای «معقولیت الهیات» توصیف می کند. (Hall,P.204)

   تاریخ کلام و الهیات نشان می دهد که مسئلۀ شرور بارها و بارها به شیوه ها و طرق متفاوت در شرایط زمانی و مکانی مختلف عرضه گردیده است، اما در برابر، مدافعین عدل الهی هم پاسخ های متعددی برای آن پرسش ها ارائه داده اند؛ با این حال در تمام آن ها اصل اتهام زنی به خدا در صورت مسائل و تلاش برای ردّ مخالفین از طریق مبرّا ساختن خداوند از اتهامات در پاسخ ها نقش اساسی دارد.

ماهیت خیر و شرّ و مناقشات مربوط به این مفاهیم در اندیشه بشری، تا آثار افلاطون و ارسطو و قبل از آن قابل ردیابی است. اما در سنت فلسفی یونان، مفاهیم توحیدی بدان معنا که در ادیان ابراهیمی شناخته شده است، وجود ندارد. لذا پیدایش مسئلۀ کلامی شرور و ارتباط آن با عدل الهی، به قرون وسطی و پیدایش الهیات مسیحی باز  می گردد.

   در سنّت الهیات مسیحی، اگوستین[4] اولین شخصی بود که پاسخ به مسئلۀ شرور و نظریۀ عدل الهی را تنظیم نمود. اگوستین یکی از مسبّبین ورود اندیشه های یونانی به الهیات مسیحی است؛ لذا متأثر از نتایج فلسفه یونان، شرور طبیعی را امری عدمی اعلام کرد که نیازمند خالق و جاعل نیست. او کل نظام آفرینش را خیر اعلام نمود و مسئولیت وجود شرور اخلاقی را متوجه مخلوقات - و نه خداوند- دانست.(هیک، ص100)

   آنسلم[5] و اکویناس[6] در زمینۀ برخورد با مسئلۀ شرور، در همان مسیر اگوستین و الهام از فلسفه یونان گام برداشتند. اما در برابر، ایرنائوس[7] از متکلمین اولیۀ مسیحی، معتقد بود که خداوند برای پرورش انسان، دارای یک طرح منسجم است. بر این اساس، وجود شرور مرحله ای اجتناب پذیر برای این رشد انسان است.(پترسون، ص150)

   در همین راستا ولی قرن ها بعد، فیلسوف یهودی باروخ اسپنوزا[8] معتقد بود که خیر و شرّ زاییدۀ ذهن ماست و اساسا هیچ بهره ای از وجود ندارند و چیزی جز حالات فکری ما -که از مقایسۀ اشیاء با یکدیگر ساخته ایم- نمی باشد.(اسپینوزا،ص208)

سرانجام لایب نیتس[9] در کتاب معروف خویش تئودیسه[10] پس از دفاع از عدل الهی و اعتراف به بودن شرور در جهان هستی، آن ها را برای دست یافتن و بودن خیر، لازم و ضروری برشمرد. او معتقد بود خدا قادر است هر جهان ممکنی را بیافریند، اما خداوند به دلیل کمالش بهترین جهان را خلق کرده است و در این جهان، حداکثر توازن بین خیر و شر وجود دارد. (Leibniz,P.142,200)

   تلاش لایب نیتس برای اثبات عدل الهی در خور توجه بود تا اینکه هیوم[11] تجربه گرای انگلیسی انتقادات خویش از دین و اندیشه های الهی را آغاز نمود. انتقادات او در موضوعات مختلفی طرح گردید؛ که اصل علیت، برهان نظم، شیوۀ دستیابی به واقعیت جهان در پرتو تجربه و مسئلۀ شرور، از جمله این مسائل بودند. در مسئله شرور او لیست بلند بالایی از مصادیق شرور اعم از طبیعی و اخلاقی، در جهان پیرامون بشر و زندگی انسانی را تنظیم نمود و به وسیلۀ آن علیه وجود خدا استدلال کرد.(Hume,1970,P.84)

    وی ادعا کرد گزاره های «خدا وجود دارد» و «شرّ وجود دارد» از لحاظ منطقی ناسازگار هستند، زیرا خداوند عالِم و قادر مطلق، خیرخواه است و به این دلیل، به هیچ وجه نباید اجازۀ بروز شرور را بدهد. در نتیجه اگر شرّ در عالم وجود دارد، پس خدا نمی تواند وجود داشته باشد.(Hume,1996,P.235)    این نحو طرح و تقریر مسئلۀ شرور که به وسیلۀ ناسازگاری منطقی قضایا بیان گردید، آغاز شیوۀ جدید طرح مسئلۀ شرور در کلام محسوب می شد. این سنت در کلام جدید غربی توسعه یافت و متکلمان معاصر – به ویژه متأثران از اندیشه های ملحدانه -  با حفظ محتوای اولیۀ مسئلۀ شرور، این محتوای کهنه را در صورت های جدید با قالب های منطق استقرایی و قیاسی ریختند و عرضه نمودند.

 در حوزۀ کلام جدید، فیلسوفان و متکلّمان ملحدی مانند جان مکی[12]، ادوارد مدن، پیتر هر[13]، مایکل ماتین[14]، ویلیام راو[15]، وزلی سالمون[16]، مسئلۀ شرور را دست آویزی برای ردّ خداپرستی دانسته و به زعم خویش، از ناسازگاری بین بودن شرور و وجود خدای مهربان، دانا و توانای مطلق سخن گفته و از آن سود برده اند.[17] (پترسون و دیگران، ص184)

2. مسئلۀ قرینه ای شرّ

   مسئلۀ شرور در تقسیم بندی اولیه به دو شیوه قابل دسته بندی است. از منظر اول، آن طور که پترسون[18] در کتاب «خداوند و شرور: مقدمه ای بر این موضوع»[19]  بیان می دارد، مسئلۀ شرور به دو دسته مسئلۀ نظری شرّ[20] و مسئلۀ وجودی شرّ[21] قابل تقسیم است. مسئلۀ نظری شرّ به رابطۀ معرفتی یا منطقی بین گزاره هایی در مورد خداوند و صفات او با گزاره هایی در مورد شرور عالم بحث می کند. اما در برابر، مسئلۀ وجودی شرّ با تجربه های شخصی افراد در زندگی سروکار دارد و متکفل بررسی این مطلب است که اساسا تجربه های شخصی هر فرد در مورد شرور، چگونه به شناخت او از خدا ارتباط دارد.(پترسون، ص33)

   از منظر دیگر، چنان که هاوارد- اشنایدر[22] بیان می کند؛ مسئلۀ نظری شرّ در برابر مسئلۀ عملی شرّ قرار دارد. یعنی در این تقسیم بندی مسائل شرور به دو دسته مسائل نظری و  مسائل عملی[23] تقسیم می شود. از این جهت مسائل نظری مانند تقسیم بندی پترسون، بررسی نظری و تئوری وار در مورد شر به صورت منطقی و معرفتی است و مسائل عملی به بحث در مورد این موضوع می پردازد که چگونه در هنگام رویارویی با شرور، ایمان خود را حفظ کنیم. ممکن است کسانی که دچار پیامد نامطلوب شرور شده اند، خویش را مستحق چنان رنجی ندانند و خدا را به ظلم در حق خویش متهم سازند یا اعتقاد خود را به خدا، به کلی از دست بدهند. از این رو مهم است که بررسی شود چنین فردی را چگونه می توان تسلی داد و اساسا نگاه این گونه افراد به مقوله خدا چگونه خواهد بود.[24] براساس این تقسیم بندی، مسائل نظری شرّ به  وسیلۀ مباحث علمی و ذهنی و مسائل عملی به وسیله وعظ و پند و راهکارهای عملی سامان می یابد.(Howard-Snyder,1999,P.2).

   در هر حال و در هر دو تقسیم بندی، مسائل نظری شرّ خود به دو دسته مسئلۀ منطقی شرّ[25] و مسئلۀ قرینه ای شرّ[26] تقسیم می شود. مسئلۀ منطقی شرّ، سرشتی قیاسی دارد که در آن از رابطه منطقی بین گزاره ها در مورد خدا و شرور به صورت قیاسی نتایجی اخذ می گردد. بر این اساس، مسئلۀ منطقی شرّ از ناسازگاری گزاره هایی در مورد شرور و گزاره هایی در مورد خدا نشئت می گیرد. از آن جا که استدلال در مسئله منطقی شرّ، مستقلّ از بودن شرور مشخص در عالم است، از این رو مسئلۀ منطقی شرّ ماهیتی پیشینی دارد.[27]

   در نقطۀ مقابل، مسئلۀ قرینه ای شرّ تلاش دارد به صورت استقرایی- یعنی مشخص ساختن نمونه هایی واقعی از شرور-  نشان دهد که برخی از موارد عینی شرّ می تواند قرینه و شاهدی بر نبودِ خدا باشند. مسئلۀ قرینه ای شرّ، پسینی است، یعنی بر هستِ واقعی شرور در عالم متکی است.

شکل کلی استدلال بدین صورت است که:

   «شرّ از نوعE  وجود دارد. خداوند دانا و توانای مطلق و خیرمحض از بروز شرور E جلوگیری می کند. پس بودن شرّ از نوع  E شاهد و قرینه ای بر نبود خدا است و با آن نا سازگار است.»

   شرور موجود در عالم از زوایای مختلف قابل بررسی هستند. بسته به اینکه کدام جنبه شرور مورد تأکید قرار گیرد؛       یعنی به جایE  چه چیزی قرار گیرد،گونه های مختلف استدلال قرینه ای شر پدید می آید. برخی از این موارد عبارتند از:

1- صرف وجود شرّ 2- فراوانی و گسترش شرور 3- گزاف و ناموجّه[28] بودن شرور 4- شرور بیهوده[29]  5- شرور اضافی[30]

   ممکن است متکلم برای نشان دادن وجود شرور از نوعE،  از استقراء مدد بگیرد. اما در نهایت در نتیجه گیری نهایی استنتاج قیاسی هم وجود دارد.

    با توجه به متفاوت بودن شرور، انواع مختلف استدلال قرینه ای خواهیم داشت که به گونه های مختلف از این نوع براهین «استدلال قرینه ای شر»[31] یا «استدلال شرّ به مثابۀ قرینه» اطلاق می گردد.

   یکی از متکلمانی که گزاف و بی وجه بودن شرور در عالم را دست مایۀ استدلال خویش علیه خداباوری قرارداده، ویلیام لئونارد راو[32] است. محور بحث او در مسئلۀ قرینه ای شرّ این است که هیچ توجیه معقولی برای بودن شرور مشخصی که گزاف و بی وجه هستند، در کنار اعتقاد به خدا وجود ندارد.

   گزاف و ناموجه بودن شرور یعنی «شروری که یک موجود دانا و توانای مطلق و خیر محض می تواند، بدون از دست دادن خیری برتر یا جایز دانستن شرّ مساوی یا بدتر از آن جلو گیری کند.»(Alston,1991,P.422)

3. استدلال قرینه ای ویلیام راو

   ویلیام راو از جمله فیلسوفانی است که حداقل چهار دهه در مورد مسئلۀ شرور فعّال بوده است. مقالات او با موضوع مسئلۀ قرینه ای شرّ بسیار مورد توجه مخالفان و موافقان قرار گرفته است. البته قبل از راو هم تقریرهای ساده تری از مسئلۀ قرینه ای شرّ وجود داشته است.[33] اما کار مهم او واضح سازی، تدوین مناسب و انتخاب جنبه ای قابل توجه در مسئلۀ قرینه ای شرّ می باشد.

   جیمزسنت[34] بیان می کند که شرح راو از مسئلۀ قرینه ای شرّ، واضح ترین، قابل فهم ترین و جذاب ترین تقریرهایی است که در مورد مسئلۀ قرینه ای شرّ انجام گرفته است.(Sennet,P.220)

   تری کریستلایب[35] هم در مقالۀ «کدام خداپرستی رو دررو با مسئلۀ قرینه ای شرّ قرار دارد؟»[36] بیان می دارد که شرح راو از مسئلۀ قرینه ای شرّ، قوی ترین نوع استدلال از نوع قرینه ای است و می افزاید که رویکرد راو بیشترین اقبال را برای موفقیت نسبت به سایرین دارا است.(Christlieb,P.47)

   مهم ترین مقالۀ راو، «مسئلۀ شرّ و گونه های الحاد»[37] نام دارد. این مقاله ابتدا در سال 1979 منتشر شده است و از آن زمان تاکنون محل  مناقشه جدی قرار گرفته و بارها در مجموعه مقالات گزینشی به چاپ مجدد رسیده است.  

   پس از انتقادات و پاسخ های راو و نقدهایی ازاین مقاله در سال 1996، راو مسئلۀ شرّ را در قالب مقاله ای دیگر و با استفاده از حساب احتمالات و با محوریت قضیه بیز که قضیه ای در حساب احتمالات ریاضی است، عرضه نمود. عنوان آن مقاله «استدلال قرینه ای به وسیلۀ شرور: رویکرد دوم»[38] است. مقالۀ دوم راو، البته به گونه ای دیگر از طرح مسئله شرور تعلق دارد که بدان «استدلال احتمالاتی شر»[39] گفته می شود.

   راو اساس استدلال قرینه گرایانۀ خود را این گونه بیان می کند:

   «1. نمونه هایی از رنج شدید وجود دارد که یک موجود دانا و توانای مطلق و خیرمحض می توانست از آن، بدون از دست دادن خیری برتر یا تجویز شرّ مساوی و یا بدتر جلوگیری کند؛

   2. یک موجود دانا و توانای مطلق و خیرمحض، از وقوع هر رنج شدیدی جلوگیری می کند مگر اینکه جلوگیری از آن، سببِ از دست دادن خیری برتر یا تجویز شرّ مساوی یا بدتر شود؛

   3. نتیجه اینکه هیچ موجود دانا و توانای مطلق و خیر محضی وجود ندارد.»(Rwoe,1979,P.34)

   اگر بخواهیم استدلال بالا را به صورت کوتاه بیان کنیم، به باور راو، شروری وجود دارند که بودنشان بی وجه و گزاف است، لذا خداوند باید جلو این شرورِ به ظاهر بی وجه را بگیرد و اگر چنین نکند، وجود ندارد، یا اینکه این شرور به مثابۀ قرینه ای بر نبودِ او هستند واحتمال درست بودن خداباوری را کم می کنند.

   از منظر راو خداوند به شروری در دنیا اجازه بروز می دهد که:

1. به منظور دست  یافتن به خیر بالاتر باشد.

2. به منظور دور ساختن شرّ بدتر باشد.

3. به منظور دور ساختن شرّ مساوی باشد.

   اگر شرّی در دنیا وجود داشته باشد و یکی از موارد 1 یا 2 یا 3  را داشته باشد، در این صورت می توان آن را «شرّ حکیمانه» دانست. اما اگر به هیچ وجه نتوان یکی از موارد بالا را در آن یافت، در این صورت وجود آن بی وجه و گزاف بوده و با خدای دانایی که قدرت مطلق و خیرمحض است، سازگار نخواهد بود.

   اما قبل از آن که کار راو را تمام شده بدانیم، حداقل باید مواردی واقعی را نشان دهیم که شرور گزاف اتفاق افتاده اند. راو برای آن که نشان دهد شرور گزاف وجود دارند، برخی مصائب و رنج های حیوانات در طبیعت و یا رنج و شرور وارد شده بر کودکان بی گناه را به عنوان مصادیق شرور گزاف برمی شمارد، شروری که اولاً هیچ خیر بالاتری برای تحقق آن ها وجود ندارد و ثانیاً خدا می تواند جلو آن ها را بگیرد و نگرفته است.

راو یکی از مثال های خود در مورد رنج های بی وجه حیوانات را چنین بیان می کند: در جریان یک آتش سوزی بچه آهویی در محاصره آتش قرار می گیرد، زخمی می شود و در نهایت پس از چند روز زجر کشیدن از دنیا می رود. این شر را به هیچ وجه نمی توان با یکی از موارد 1 یا 2 یا 3 توجیه کرد. خداوند که خیرمحض است؛ به راحتی می توانست جلو این واقعه را بگیرد. در مثالی دیگر، راو مستند به واقعیت اتفاق افتاده، از رنج کودکی که توسط یک قاتل شکنجه و کشته شده است، نام می برد و آن را بی وجه می شمارد. امروزه، این دو مورد در ادبیات شرّ قرینه ای، به ترتیب به نام های «بامبی»[40] و «سو»[41] نامیده شده اند.

   بامبی و سو برای راو شواهد و قرائنی هستند، که نشان می دهد مبنای معقولی برای اعتقاد به الحاد وجود دارد. یعنی اعتقاد به این که خدای دانای مطلق نمی تواند وجود داشته باشد یا احتمال وجودش کم است. در نتیجه نبودنش پذیرفتنی تر از اعتقاد به خدایی است که اجازۀ بروز شرور بی وجهی را می دهد. در واقع اگر خدا وجود می داشت، این شرور اتفاق نمی افتاند؛ چرا که هیچ کدام از این دو واقعه و امثال آن ها شرور حکیمانه نیستند.

   راو در ادامه مقاله با بررسی مقدمه های 1 و 2 استدلال خود و پاسخ به انتقادات احتمالی و نشان دادن درستی آن ها بیان می دارد:

«باور به این که خدایی دانا و توانای مطلق و خیرمحض وجود ندارد، باوری معقول است.»(Rwoe,1979,P.37)

   مسیر راو برای بیان نظراتش در مورد شرّ قرینه ای در مقاله اولش، تقریبا در بخش «مسئلۀ شرور» در کتاب اش با عنوان «فلسفه دین»، تکرار گردیده است.

   راو با الهام از جرج ادوارد مور و استفاده از منطق او برای پاسخ به شکاکیت معرفت شناختی، راه حل احتمالی برای ردّ مقدمۀ اول خود، یعنی وجود شرور گزاف را نشان می دهد. اما پس از نشان دادن این گریزگاه به خداباوران بیان می کند:

   «بر حسب پاسخمان (راه حل مور) به برهان اساسی برای الحاد، هر کدام از ما در پرتومعرفت و تجربه شخصی قضاوت می کند که آیا زمینه برای اعتقاد به مقدمه او (وجود شرور گزاف) قوی تر است یا باور به وجود خدا. آنچه گفتیم این است که با توجه به تفاوت معرفت هایمان، این امکان وجود دارد که برخی از ما در پذیرش مقدمۀ اول و الحاد قانع شده باشند، در حالی که برخی دیگر به لحاظ عقلانی برای پذیرفتن خداباوری و ردّ مقدمه اول قانع شده باشند.»(Rowe.2007,P.130)

   این ادعای متواضعانۀ راو به معنای ارائۀ یک دوراهی است که هرکس، بسته به انتخاب خودش می تواند در مسیری حرکت کند. هر چند خود او راه الحاد را برگزیده است. در بخشی دیگر از مقالۀ اول، راو گونه های الحاد را هم دسته بندی می نماید و خود را در دستۀ الحادگرایان کم ادعا و دوستانه[42] قرار می دهد. او بیان می کند که من فقط وجود یک موجود دانا و توانای مطلق را انکار کرده ام و جزو الحادگرایی در معنای وسیع آن که اساسا هرگونه موجودالوهی را انکار می کند، نیستم. از این ادعای اخیر او می توان چنین برداشت که در اثر وجود شرور گزاف، راو کفّۀ الحاد را سنگین تر از خداپرستی می داند، نه اینکه آن را کاملاً ردّ نماید.

پی نوشت:

[2]. Thor Hall

[3] . از محلول یا کاغذ تورنسل، مانند یک محک، برای مشخص کردن اینکه محلولی اسید یا بازاست، استفاده می شود.

[4]. Augustine

[5]. Anselm

[6]. Tomas Aquinas

[7]. Irenaeus

[8]. Baruch Spinoza

[9]. Leibniz

[10] . عنوان کتاب لایب نیتس عبارت است از:

Theodicy :Essays on the Goodness of God, the Freedom of Man and the Origin of Evil

             «تئودیسه : مقالاتی در مورد خیر خدا ، آزادی انسان  و منشاء شرّ»

 [11]. David Hume

[12]. John Mackie

[13]. Peter Hare

[14]. Michael Martin

[15]. William Rowe

[16]. Wesley Salmon

[17] . ذکر این اسامی برای ذکر برخی مصادیق است و در واقع، تعداد ایشان بسیار بیشتر از این مقدار است.

[18]. Michael. L. Peterson

[19]. God and Evil: an Introduction to Issues

[20]. Theoretical  Problem of Evil

[21]. Existential  Problem of Evil

[22]. Daniel Howard-Snyder

[23]. Practical Problem of Evil

 .[24] این موضوع که از نظرگاه مکتب اهل بیت: ، که اساس آن بر پایه معرفت فطری خدا قرار دارد؛ چگونه می توان به این گونه افراد کمک کرد، خود موضوعی در خور توجه است و می تواند موضوع  یک پژوهش کاربردی قرارگیرد.

[25].  Logical Problem of Evil

[26]. Evidential problem of Evil

ویلیام راو در کتاب «خدا و مسئلۀ شرّ» که مجموعه ای از مقالات در زمینۀ مسئلۀ شرور است به ویراستاری خودش منتشر شده؛ از همین عبارت برای جدا نمودن مسئلۀ منطقی از مسئلۀ قرینه ای استفاده کرده است. بنگرید: (Rowe,2001)

[27] . برای دیدن روایتی از چگونگی طرح  مسئله منطقی شرّ، بنگرید: (Mackie,1955)

 .[28] کلمه «گزاف» در برابر «Pointless » و بی وجه در برابر «gratuitous» استفاده شده است

[29]. Inscrutable Evil

[30]. Surplus Evil

[31]. Evidential Argument From Evil

[32]. William Leonard Rowe

 .[33] برای مشاهدۀ مواردی از این دست، بنگرید: (Pargetter,1976 )

[34]. James Sennet

[35]. Terry Christlieb

[36]. Which Theism face an Evidential problem of Evil

[37]. The Problem of Evil and Some Varieties of Atheism

[38]. The Evidential Argument from Evil : A Second Look

[39]. Probabilistic Argument from Evil

[40]. Bambi

[41]. Sue

[42]. Friendly Atheism

  منابع

عربی و فارسی:

ابن بابویه، محمد بن علی. التوحید. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفترانتشارات اسلامی، 1398ق.
ابن بابویه، محمد بن علی. علل الشرایع. قم: بی نا، چاپ اول، 1385ش.
ابن بابویه، محمد بن علی. من لایحضره الفقیه. تصحیح علی اکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفترانتشارات اسلامی، 1413 ق.
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی. تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه وآله و سلم). قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1404ق.
اردستانی، محمد علی. چالشهای بحث شرور و پاسخهای علامه طباطبایی. قبسات، سال چهاردهم، تابستان 1388، صص 121-146.
اسپینوزا، باروخ. اخلاق. ترجمه محسن جهانگیری، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1374.
افضلی، علی. نقد نظریه عدمی بودن شرور. فلسفه دین، سال هشتم، شماره دهم، تابستان 1390، صص 36-64.
برایان، دیویس. درآمدی بر فلسفه دین. ترجمه ملیحه صابری نجف آبادی، تهران: سمت، 1386.
برنجکار، رضا. معرفت توحید و عدل. تهران: انتشارات نبأ، چاپ اول، 1393.
بنی هاشمی، سیدمحمد. کتاب عدل. تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، 1392.
بنی هاشمی، سیدمحمد. کتاب عقل. تهران: انتشارات نبأ، 1385.
بنی هاشمی، سیدمحمد. کتاب علم. تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، 1391.
بیابانی اسکویی، محمد. جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان. تهران: انتشارات نبأ، 1394.
بیابانی اسکویی، محمد. عدل الهی. تهران: انتشارات نبأ، چاپ دوم، 1391.
پترسون، مایکل و دیگران. عقل و اعتقاد دینی: در آمدی بر فلسفه دین. ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران: طرح نو، 1388.
پترسون، مایکل. خداوند و شر. ترجمه رستم شامحمدی، سمنان: انتشارات دانشگاه سمنان، 1393.
پلانتینجا، الوین. فلسفه دین، خدا، اختیار و شر. ترجمه محمد سعیدی مهر، قم: موسسه فرهنگی طه، 1376.
پور حسن، قاسم و حمید رضا اسکندری دامنه. مقایسه دیدگاه مطهری و سوئین برن درباره مسئله شر. پژوهش نامه فلسفه دین (نامه حکمت)، سال دوازدهم، شماره دوم، پاییز و زمستان1393، صص1-23.
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد. غررالحکم و دررالکلم. تصحیح سید مهدی رجایی، قم: دارالکتاب الاسلامی، 1410ق.
تورانی، زهره، و معصومه عامری. دیدگاه هیوم و جی.ال. مکی در مسئله شر و تطبیق آن با حکمت متعالیه. قبسات، سال نوزدهم، بهار1393، صص 103-116.
حجازی، ناهید. بررسی آرای برخی فلاسفه غرب درباره شر. فصلنامه علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، سال نهم، شماره 29، بهار 1378.
حجتی مقدم، حکیمه و امیر عباس علیزمانی، انتقادات ناظر به مفهوم «پیچیدگی» بر استدلال قرینه گرایانه ویلیام رو، در جستارهای فلسفی، شماره بیست و چهارم، پاییز وزمستان، 1392.
حسینی شاهرودی، سید مرتضی و ریحانه شایسته، بررسی دیدگاه جی. ال. مکی درباره شرّ از منظر فلسفه سهروردی، الهیات تطبیقی، سال چهارم، شماره دهم، پاییز وزمستان 1392، صص 15- 28.
حسینی شاهرودی، سید مرتضی و کوکب دارابی. پاسخهای فلسفی ملاصدرا و اگوستین به مسئله شر. الهیات تطبیقی، سال هفتم، شماره پانزدهم، بهار و تابستان 1395، صص1-14.
حکیمی، محمد رضا. اجتهاد و تقلید در فلسفه، قم: دلیل ما،1383.
خادمی، عین الله و کبری عباسی کیا. بررسی تطبیقی مواجهه ملاصدرا و پلانتینجا با مسئله شرور. دو فصلنامه پژوهشهای هستی شناختی، سال اول، شماره اول، بهار و تابستان 1391، صص 17-44.
رحمیان، علیرضا. مسئله علم الهی و اختیار. قم: انتشارات دلیل ما، 1396.
زرکنده، بتول و امیر عباس علیزمانی. سیر تحول آرای ویلیام لئونارد راو در باب شر بی وجه و ملاحظاتی انتقادی بر آن. فلسفه و کلام اسلامی، سال چهل و هشتم، شماره دوم، پاییز و زمستان1394، صص 159-179.
سعیدی مهر، محمد. حکمت الاهی و مسئله قرینه ای شر. قبسات، سال چهادرهم، تابستان 1388، صص 29-53.
سلطان القرآیی، خلیل و سید حسین آتشی و زهرا علمی. بررسی و مقایسه شر از دیدگاه آگوستین و ابن سینا. پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز. سال پنجم، پاییز و زمستان1390، صص 89-106.
سلطانی، ابراهیم و احمد نراقی. کلام فلسفی. تهران: انتشارات صراط، 1396.
شریف الرضی، محمد بن حسین. نهج البلاغه. قم: هجرت،1414ق.
صادق زاده قمصری، فاطمه. نظام احسن و مسئله شرور در فلسفه ابن سینا. دو فصلنامه علمی پژوهشی حکمت سینوی(مشکاه الانوار)، سال چهاردهم، بهار وتابستان 1389. صص 45-65.
عامری، معصومه. بررسی تصادم شرور با صفات الهی بر اساس مبانی حکمت متعالیه. اسفار، سال دوم، شماره3، بهار وتابستان 1395، صص 25-46.
عیاشی، محمد بن مسعود. تفسیر العیاشی. تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: المطبعه العلمیه، 1380ق.
قربانی، هاشم و داود قرجانلو. تحلیل انتقادی پنج رهیافت به مسئله شر در حیوانات. فصلنامه علمی پژوهشی اندیشه نوین دینی، سال نهم، زمستان1392، شماره 35، صص169-186.
قرجانلو، داود و محسن جاهد. پاسخ سوئین برن به مسئله شر. فلسفه دین، دوره نهم، شماره اول، بهار و تابستان 1391.
قدردان قراملکی، محمد حسن. خدا و مسئله شر.قم : دفتر تبلیغات اسلامی، 1377.
قدردان قراملکی، محمد حسن. عدل الهی. تهران: سازمان انتشارات پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی. 1391.
کشفی، عبدالرسول و آرزو مشایخی. بررسی نظریه دادباوری شرور طبیعی از منظر بروس رایشنباخ. پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت) سال نهم، شماره دوم، پاییز و زمستان 1390، صص 113-133.
کشفی، عبدالرسول و زینب زرگوشی. بررسی آرای جان فینبرگ و علامه طباطبایی در باب مسئله شر. جستارهای فلسفه دین، سال دوم، شماره دوم، 1392، صص 109-129.
کشفی، عبدالرسول. بررسی دیدگاه ویلیام راو در باب حجیت معرفت شناساختی تجربه دینی. فصلنامه اندیشه دینی دانشگاه شراز، بهار 1391، پیاپی 42، صص 3-14.
کلینی، محمد بن یعقوب. الکافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی. بحارالانوارالجامعه لدرراخبارالائمه الاطهار. بیروت: داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
محمدرضایی، محمد. وجود خدا و مسئله شر. قبسات، سال چهاردهم، تابستان، 1388.
محمد رضایی، محمد و سید جابر موسوی راد. نقد و بررسی دیدگاه عدمی انگارانه شرور. فلسفه دین، دوره 11، شماره 2، تایستان 1393، صص 197-216.
مطهری، مرتضی. مجموعه آثار، جلد اول از بخش اصول عقاید، شامل: عدل الهی، انسان و سرنوشت، علل گرایش به مادیگری. تهران: انتشارات صدرا، 1378.
معین، امرالله. بررسی و مقایسه آراء معتزله و لایب نیتس در مسئله عدل الهی. الهیات تطبیقی، سال چهارم، شماره نهم، بهار وتابستان 1392.
ملکی میانجی، محمد باقر. توحید الامامیه. ترجمه محمد بیابانی اسکویی و بهلول سجادی، تهران: انتشارات نبأ، 1391.
موسایی افضلی، علی. معارف اسلامی(1). تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور، 1384.
وحیدی، معصومه، و مهدی دهباشی، و جعفر شانظری. مقایسه راه حل مسئله شر از دیدگاه جان هیک و علامه طباطبایی. معرفت کلامی، سال چهارم، شماره دوم پاییز وزمستان 1392 صص 95-119.
ورام بن ابی فراس، مسعود بن عیسی. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورام. قم: مکتبه فقیه،1410ق.
وین رایت، ویلیام، جی. فلسفه دین. ترجمه عیرضا کرمانی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1390.
هیک، جان. فلسفه دین. ترجمه بهزاد سالکی، تهران: انتشارات الهدی، 1376.
یوسفیان، حسن. کلام جدید. تهران: سمت،1390.

انگلیسی:

Alston William(1996). Some (Temporarily) Final Thoughts on Evidential Arguments from Evil, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

Alston, William(1991). The Inductive Argument from Evil and the Human Cognitive Condition, in James Tomberlin (ed), philosophical Perspectives 5. philosophy of Religion, Atascardero. Ridgeview Publishing Co.

Alston, William(1996). The Inductive Argument From Evil and the Human Cognition Condition., in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

Christlieb, Terry(1992). Which Theism face an Evidential problem of Evil?, Faith and philosophy, 9, P.45-64.

Draper Paul(1996). The Skeptical Theist, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.
Draper Paul(1996).Pain and Pleasure: An Evidential for Theists, in  Howard-snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

Durston, Kirk. The Consequential Complexity of history and Gratuitous Evil, Religios Studies 36, 2000,
Feinberg, John(2004). The Many Faces Of Evil: Theological Systems and the Problem Of Evil, Crossway Books.

Gale, Richard(1996).  Some Difficulties in Theistic Treatments of Evil, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

Hall, Thor. Theodicy as a Test of the Reasonableness of Theology, Religion in life 43, 1974.

Howard-snyder Daniel (1996).The Argument form Inscrutable Evil, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

Howard-snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana University Press,1996.

Howard-Snyder, Danial(1999). God and Evil and Suffering, in Michael J. Murray(ed.), Reason for the Hope Within, Eerdmans.

Howard-Snyder, Danial(2000). Rowe's Argument from Particular Horrors. Clark(ed.), Reading in the Philosophy of Religion, PP.238-49.
Hume, David(1970). Dialogues Concerning Natural Religion, ed. Nelson pike, New York: Bobbs-Merril Co, Inc.

Hume, David(1996). Evil Makes a strong Case Against God's Existence, in: of philosophy Religion, Edit by Michael Peterson. Oxford University press, oxford.
Kung, Hans(1976). On Being a Christian, trans. E. Quinn, Garden City, NY, Doubleday.
Kung,Hans(1989). Christianity and Chinnese religions. Newyork: Doubleday.

Lehrer, Keith. And J.W.Cornman(1970). philosophical Problems and Arguments: An Introduction. New York: Macmillan, 1970.

Leibniz.G.W.(1998). Theodicy : Essays on the Goodness of God, the Freedom of Man and the Origin of Evil.Translated by E.M.Huggard. Open.Court Chicago and La Sall Illinios.

Lewis, Delmas(1983). The Problem With the Problem of Evil, Sophia, vol. 22.

Mackie, John(1955). Evil and Omnipotence, Mind, Vol.64, No.254.

Madden, Edward and Peter Hare(1968). Evil and The Concept of God. Springfield, Charles C. Thomas, 1968.

Pargetter, Robert(1976). Evil as Evidence against the Existence of God, Mind, Vol.85, issue 335.

Plantinga Alvin(1996). Epistemic Probability and Evil, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.
Plantinga Alvin(1996). On Being Evidentially Challenged, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.
Rowe William(1993). Philosophy of Religion: An Introduction, Canada, WadsWorth. second Edition.
Rowe William(2001).God and The Problem of Evil, Blackwell Publishers, 2001,
Rowe William(2007). Philosophy of Religion: An Introduction, Canada, WadsWorth. Fourth Edition.

Rowe, William(1978) Philosphy of Religion: An Introduction. Belmont, CA: Dickenson.

Rowe, William(1979). The Problem of Evil and Some Varieties of Atheism, American philosophical Quarterly, 16,PP. 33- 41.
Rowe, William. L. (1996). The Evidential Argument from Evil : A Second Look, in Howard Snyder(ed),The Evidential Argument from Evil, Bloomington: Indiana University Press, 1996, P262- 285.

Russell Bruce(1996).Defenseless, in  Howard-snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

Sennet, James(1993). The Inscrutable Evil Defense Against the Inductive Argument from Evil. Faith and philosophy, 10.

Stump, Eleonore(1996). Aquinas on the Sufferings of Job, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.
Swinburne Richard(1996). Some Major Strands of Theodicy, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.
Van Inwagen Peter(1996). Reflections on the Chapters by Draper, Russell and Gale, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.
Van Inwagen Peter(1996).The Problem of Evil the Problem of Air, and the Problem of Silence, in  Howard-snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

Wykstra, Stephen(1984). The Humean Obstacle to Evidential Arguments from Suffering: On Avoiding the Evi of Appearance, International Journal for philosophy of Religion, vol 16.
Wykstra, Stephen(1996). Rowe's Noseeum Arguments from Evil, in  Howard snyder Daniel(ed.), The Evidential Argument from Evil, Indiana university Press,1996.

نویسنده:

 امیرمهدی بخشی زاده: کارشناس ارشد فلسفه علم و پژوهشگر قرآن و حدیث      

فصلنامه سفینه شماره 55

ادامه دارد...

برچسب ها :قم
شماره پیامک قم نا: 50001717150598رایانامه: info@Qumna.com