کد خبر ۵۷۲۲۶ انتشار : ۲ فروردین ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۰۳
معرفی «الخرائج و الجرائح» در پرتو اصول حاکم بر جوامع حدیثی -بخش اول

ساختار و اجزای جامع حدیثی الخرائج و الجرائح

کتاب «الخرائج و الجرائح» نوشته قطب راوندی از جمله جوامع نسبی است که مؤلف سعی کرده معجزات و کرامات پیامبر گرامی اسلام و اوصیای ایشان را در این کتاب گرد آورد و از منظر سنت، حقانیت نبوت و امامت معصومان : را ثابت کند.

 

چکیده

با توجه به نیازهای زمانه، محدّثان گونه  های مختلفی از کتب روایی در ادوار تاریخی نگاشتند. جوامع حدیثی از انواع کتبی است که بسیاری از علماء در طول تاریخ نوشته اند. آنان گاه درصدد جمع مطلق احادیث معصومین: بوده اند و گاه تنها در موضوع خاصی به گردآوری حدیث پرداخته اند که خود باعث به وجود آمدن جوامع مطلق و نسبی حدیث شده اند. کتاب «الخرائج و الجرائح» نوشته علامه سعید بن هبه الله معروف به قطب راوندی (م576) از جمله جوامع نسبی است که مؤلف سعی کرده معجزات و کرامات پیامبر گرامی  اسلام و اوصیای ایشان را در این کتاب گرد آورد و از منظر سنت، حقانیت نبوت و امامت معصومان : را ثابت کند. این کتاب با نظم و دقت تألیف شده که شامل یک مقدمه و بیست باب در موضوعات مختلف و متنوع می باشد. در این مقاله از منظر اصول حاکم بر جوامع روایی، معرفی و بررسی شده است.

کلیدواژه ها: جامع روایی، اصول، الخرائج و الجرائح، معجزه، معصومان، قطب راوندی.

   پیامبراکرم(ص) معارف اسلامی  را از دو طریق به جامعه بشری منتقل کردند؛ یکی کتاب و دیگری سنت. کتاب یعنی مجموعه ای از الفاظ و معانی آن که خداوند، به عنوان معجزه و کلام جاودان برای جامعه انسانی فرستاده است و سنت به معنای سخن، فعل و تقریر معصوم(ع) است. (صدر، ص 85) بنابراین حدیث در کنار قرآن، از منابع مهم شناخت و فهم دین به حساب می آید.

به همین دلیل محدثان مسلمان عنایت ویژه ای به حدیث مبذول داشته و آن را از زوایای مختلفی بررسی کرده اند. در حقیقت، با گذشت زمان و نیاز هر چه بیشتر به سنت در جهت تبیین احکام شرعی، و نیز با توجه به نیاز دوره  های گوناگون به انواع کتب حدیثی، محدثان به جمع آوری احادیث متفرقه، ترتیب، تنسیق و مجموعه ساختن آن با سلایق مختلف پرداختند. در این میان، برخی از کتب محدثان مسلمان به دلیل اشتمال بر روایات بسیار، نوع احادیث، اهمیت و نیز وثاقت مؤلفان آن، اشتهار بسیاری یافت.

جامع حدیث یکی از انواع این کتب است که انواع روایات دینی به شکل مطلق یا نسبی را – با صرف نظر از نحوه چینش یا تدوین روایات می باشد. (نک: معارف، مباحثی در تایخ حدیث، ص 67-70) کتاب «الخرائج و الجرائح» راوندی یکی از انواع جوامع حدیثی است که این نوشتار، در صدد معرفی آن در پرتو اصول حاکم بر جوامع حدیثی می باشد.[2]

1- آشنایی با مؤلف و دوره کتاب

 قطب الدین ابوالحسین سعید (سعد) بن هبه الله راوندی(متوفای573) از علمای بزرگ شیعه به شمار می رود که منسوب به راوند، منطقه ای نزدیک به کاشان (افندی، به نقل از شیخ بهایی، تعلیقیه امل الآمل، ص 155) است. وی در دورانی می زیست که با مشکلات سیاسی داخلی (شدت عمل و سختگیری حاکمان سلجوقی)، و خارجی (وقوع جنگهای صلیبی و تاراج گنجینه  های علمی  جهان اسلام)، طبیعی (قحطی حاکم بر ایران) و.. (لمبتون، ص 10) مواجه بود، اما با تلاش بی وقفه در جهت کسب و اشاعه علوم اسلامی  توانست به یکی از چهره  های درخشان این دوره تبدیل شود.

ابن شهرآشوب از وی با القابی چون عالم، متبحر، مفسر، فقیه، محدث، محقق (ابن شهرآشوب، ص 15) یاد می کند. میرزا عبدالله افندی نیز او را چنین ستوده است: شیخ، امام، فاضل، فقیه، متبحر، محدث، مفسر، متکلم و شاعر. (ریاض العلماء، ج 2، ص 419) وی در بسیاری از علوم صاحب نظر بوده، به طوری که عبدالله افندی به نقل از ابن طاووس می گوید: وی را در علوم زیادی عالم یافتم. (همان، ج 2، ص432) قطب راوندی شماری از عالِمان حدیث نقل می کند مانند: امین الاسلام طبرسی، عماد الدین طبری، محمد بن مرزبان و... همچنین عالمانی از وی حدیث نقل کرده اند؛ مانند: احمد بن علی بن عبدالجبار طوسی، ابن شهر آشوب مازندرانی، شیخ منتجب الدین رازی و... (نک: سبحانی، ج 6، ص 111-112)

تألیفات وی را بیش از پنجاه (سبحانی، ج 6، ص112) و تا شصت و دو اثر نام برده اند (نک: طباطبایی، ص 9-37)، به طوری که اثر نبوغ و استعداد ذاتی وی را به آسانی می توان در تألیفات ایشان مشاهده کرد. در اینجا مجال برشمردن و توضیح هر یک نیست، لذا فقط چند اثر وی نام برده می شود: فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، الخرائج و الجرائح فی المعجزات [کتاب مورد بحث]، خلاصه التفاسیر، تهافت الفلاسفه، شرح النهایه شیخ طوسی، قصص الانبیاء، و.. (نک: منتجب الدین، ص 68، خویی، ج 9، ص 97 به نقل از منتجب الدین)

معاجم متأخر رجال شیعی، وی را فردی عین، صالح و ثقه شناسانده اند.        (نک: منتجب الدین، همانجا، اردبیلی، ج 1، ص 364) وی به سال 573 ق درگذشت، و در قم [در جوار مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه - سلام الله علیها-] دفن شد. (ابن شهر آشوب، همان، ص 16؛ آقابزرگ، ج 2، ص 234) محلّ دفن وی، در صحن حضرت معصومه، امروز کاملاً مشخص و آشکار است.

 2- نوع و موضوع جامع حدیثی

 این اثر، معجزات و دلائل مربوط به نبوت پیامبر(ص) و امامت ائمه اطهار: را با هدف حقانیت آنان، از نقطه نظر حدیث[3] اثبات می کند، لذا از نوع جوامع نسبی حدیث به شمار می آید.

3- نام جامع حدیثی و مبنای آن

به طور کلی کتابهایی که در زمینه حدیث و تفسیر تألیف می شوند، از دو الگوی نام گذاری تبعیت می کنند:

الف) نام  های نوعی که بر نوعی از کتب اطلاق می شود مانند: سنن، معاجم، مسانید و ...

ب) نام  های معرفه چون: مجمع البیان فی تفسیر القرآن طبرسی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور سیوطی و.. که گاه به تصریح مؤلف است و گاه ناشی از برداشت  های دیگران.[4]

اما در انتخاب نام «الخرائج و الجرائح» مؤلف در مقدمه کتاب می گوید:

«سمیته بکتاب الخرائج و الجرائح[5] لأن معجزاتهم التی خرجت على أیدیهم مصححه لدعاویهم لأنها تکسب المدعی و من ظهرت على یده صدق قوله» (راوندی، مقدمه ج 1، ص 19)؛ چون این معجزات از دست آن  ها (پیامبر و اهل بیت:) صادر و خارج شده است، پس نام الخرائج بر آن نهادم و چون ثمره و دستاورد این معجزات، اثبات صداقت انجام دهنده آن در ادعای خویش است و در حقیقت اثبات راستگویی آن  ها در دستاورد این معجزات است، آن را الجرائح [دستاوردها] نامیدم.

4- انگیزه تألیف کتاب

به طور طبیعی، تألیف جوامع حدیثی، مدت زیادی از عمر مؤلف را در بر می گیرد که طبعاً پیرو یک انگیزه و نیازی بر اساس شرایط حاکم بر عصر مؤلف است. جامع حدیثی «الخرائج و الجرائح» نیز از این امر مستثنی نیست، به طوری که مؤلف در مقدمه کتاب می گوید:

«فإن قوما من الذین أقرّوا بظاهرهم بالنبوات، جحدوا فی الإمامه کون المعجزات فضاهوا الفلاسفه و البراهمه[6]الجاحدین فی النبوه الأعلام الباهرات، فدعاواهم جمیعا باطله فاضحه، إذ الأدله على صحّه جمیع ذلک واضحه» (مقدمه ج 1، ص 17)؛ عده‏اى که در ظاهر، معجزه انبیاء را قبول دارند، ولى معجزه امامت را انکار مى‏کنند، اینها شبیه فلاسفه و براهمه‏ هستند که نبوت را انکار مى‏کنند. تمام ادعاهاى آنان باطل است، و دلیل بر درستى تمام این معجزات، واضح است.

در حقیقت، قطب الدین راوندی دید که بعضی فرق آن زمان، معجزه و علائم روشنی را که بر امر امامت دلالت داشت انکار می کردند، (که گویی نبوت را انکار می کنند). لذا بر آن شد تا با گرد آوری احادیث موجود در این زمینه و تألیف و تدوین آن در کتابی واحد، تمامی  مدّعاهای مخالفان را از حیّز اعتبار ساقط کرده و مذهب و عقائد شیعه را نشان دهد. از این رو کتاب، رنگ و بویی کلامی  به خود گرفته است.

5- ساختار و اجزای جامع حدیثی الخرائج و الجرائح

این جامع حدیثی، بر اساس الگوی شخص محور تنظیم شده که مؤلف در بیست باب آن را تنظیم کرده است؛ وی مقدمه ای کوتاه در بیان امکان وقوع معجزه و کرامت از انبیاء و اوصیای آنان، در سیزده باب آورده، آنگاه احادیثی مربوط به معجزات نبی اکرم و ائمه اطهار: ذکر می کند، باب چهاردهم کتاب، در نشانه‏ها و علامتهاى پیامبر و ائمه:است که چهارده فصل دارد. باب پانزدهم را به دلائل و براهین بر امامت دوازده امام معصوم: اختصاص می دهد.

 وی در باب شانزده از کتاب خویش، معجزات شگفت انگیز و کم نظیر پیامبر و ائمه: را آورده و در باب هفده به گردآوری احادیثی پرداخته که در مقایسه معجزات پیامبر و ائمه و معجزات پیامبران پیشین، ذکر شده است. قطب الدین راوندی در باب هجدهم از ام المعجزات قرآن کریم و مباحث مربوط به آن بحث کرده و در باب نوزده، در فرق بین حیله و معجزه مباحثی مطرح نموده و در نهایت در باب بیستم در نشانه‏ها و مرتبه‏هاى خارق العاده ائمه:احادیثی آورده است.

چاپ جدید کتاب در سه جلد تنظیم شده است: جلد اول کتاب، سیزده باب و 558 روایت، جلد دوم تا باب هفده شامل 517 روایت و جلد سوم باب هجده تا بیست که 85 روایت را در بر می گیرد. در پایان هر باب، فهرست مطالب ذکر شده است. در مجموع تعداد کل روایات کتاب حدود 1160 روایت می شود.[7]

تخصیص هر باب به موضوع جداگانه و نیز تقسیم آن به بخش  های مجزا و مربوط به هر یک از ائمه اطهار:، نظمی  بی نظیر و خاصی به این کتاب داده به طوری که دسترسی به مطالب کتاب را بسیار آسان تر از دیگر کتب مشابه کرده است. ترتیب زمانی روایات نیز از این مسأله مستثنی نیست، به طوری که مؤلف ذیل هر بخش مربوطه ابتدا روایات و حوادث اعجاز گونه مربوط به قبل از تولد امام، دوران کودکی و.. را زودتر ذکر می کند. به عنوان مثال در باب اول، معجزات پیامبر اکرم(ص) را به چنین ترتیبی بیان می کند:

الف) معجزات قبل از بعثت که جنبه آماده سازی و مقدمه چینی برای بعثت داشته است.

ب) معجزات پس از بعثت.

ج) دعاهای مستجاب آن حضرت.

د) معجزات پس از رحلت حضرت.

 البته ضعف  هایی چون عدم پیروی احادیث بعضی باب  ها (15و17) از ترتیب خاص، عدم اشاره به عنوان بعضی ابواب[8] در فهرست اولیه و نیز تداخل روایات بعضی ابواب (نک: ج 1، ص 38، 126، 297) در کتاب به چشم می خورد.

6- رده بندی کتاب

یکی از مواردی که در بررسی یک جامع حدیثی مورد توجه قرار می گیرد، نحوه طبقه بندی باب  ها توسط مؤلف است که حکایت از آشفتگی یا نظم فکری مؤلف می کند. این رده بندی خود می تواند بر مبنا و الگوهای خاصی صورت گیرد و از اولویت   و ارتباط بخش  ها سخن  گوید. مثلاً اگر الگوی کتاب شخص محور باشد، نحوه چینش باب  ها و عناوین می تواند بر اساس نظام الفبایی، تقدم سابقه در اسلام یا افضلیت افراد صورت  پذیرد. در جوامع موضوع محور نیز ملاک  های مختلفی مورد توجه بوده است، مانند علامه مجلسی که کتاب خود را در بیست و پنج باب به یک ترتیب خاص تنظیم کرده است. (نک: ج 1، ص79-80)[9]

اما قطب راوندی در جامع روایی «الخرائج و الجرائح» عناوین باب  ها را به ترتیب ائمه معصوم: می آورد، از پیامبر(ص)تا امام عصر(عج). در حقیقت، مؤلف از ترتیب زمانی استفاده می کند، بجز احادیث مربوط به دو باب پانزده و شانزده که از ترتیب خاصی پیروی نمی کند. اما در مورد تبویب و ترتیب خود باب  ها، نظر می رسد اگر مؤلف ابتدا باب مربوط به فرق معجزه با حیل و نیز باب اعجاز ام المعجزات قرآن مجید را ذکر می کرد، کتاب از نظم بهتری برخودار می شد.

7- فعالیت مؤلف در ساماندهی کتاب

 ممکن است مؤلفان معاجم و کتب روایی به جمع احادیث بسنده نکنند و در این راستا فعالیت  های مختلفی چون توضیحات فقه الحدیثی، نقدالحدیثی و.. را نیز مدّ نظر قرار داده و با سلایق خود، کتاب خویش را به صور مختلف تدوین  کنند.

مؤلف «الخرائج و الجرائح» نیز ضمن تخریج روایت، به موارد و نکات دیگر نیز توجه داشته است. آوردن بخشی با عنوان فصل، قبل از ذکر روایات باب، جهت تفهیم صحیح مطلب و آشنا کردن ذهن مخاطب با موضوع (ج1، ص 22) و نیز بیانات تفسیری (ج 1، ص 74، ج 2، ص 871، ج 3، ص 1078)، بیان مصداقی (ج 1، ص282)، توضیحات لغوی (ج 2، ص 547)، تقطیع حدیث (ج 3، ص 1073 و 1081)، شواهد شعری (ج 1، صص 243 و 267)، شرح کامل واقعه (ج 1، ص243)، روی آوردن به مباحث کلامی،[10] از جمله فعالیت  های مؤلف ذیل روایات کتاب است.

8- ملاک  های مؤلف در انتخاب روایات و میزان موفقیت و وفاداری او در این راستا

ملاک مؤلف استقصای تام روایات معجزه ائمه: و دلائل و براهین آن نبوده، چه آن را خارج از حدّ شماره می داند. بلکه به برای آنکه کتاب، از حیث حجم برای مخاطب ملال آور نباشد، نیز کافی بودن همین مقدار برای وی، تعدادی قابل توجه در حد خود از روایات مربوطه را در کتاب خویش ذکر می کند. (نک: ذیل باب پانزده: ج 2، ص 791) وی همچنین در پایان باب پانزده می نویسد: «و قد کنت جمعت خمس مختصرات تتعلق بهذا الفن من العلوم فأضفتها إلى هذا الکتاب.» (نک: همانجا) این نشان می دهد که مؤلف، در پنج باب پایانی نیز همین روش را به کار گرفته است.

همچنین به منظور رعایت اختصار، در مورد روایاتی که با دیگر باب  ها هم پوشانی دارد، فقط به ذکر قسمت مورد نیاز بسنده کرده و کل روایت را ذکر نمی کند. (نک: ج 3، صص1073و 1081) در مورد میزان اعتبار حدیث نزد مؤلف باید گفت، بیشترین توجّه او به دقت و امانت در ذکر اهداف روایات بوده است. از این رو، از ذکر مقدمات حدیثی، یا آوردن دیگر احادیث حاشیه ای مربوط به تبیان معجزات و مسائل مربوط به آن و... پرهیز می کند، لذا بقای بر ذکر ماده حدیثی در رأس ملاک  های وی بوده است. (نک: مقدمه محقق، ج 1، ص 8-9) اما آنچه بسیار چشمگیر است، میزان تسلط مؤلف به اسلوب ادبی، سلاست الفاظ، دقت در تعابیر و قدرت اقناعی اوست که در بخش  های گوناگون کتاب، قابل ملاحظه است.

9- منابع کتاب و شیوه تدوین سند

 عدم ذکر کامل سند و حتی ارائه منبع و مصدر اغلب روایات این کتاب، از جمله مواردی است که در اسناد این کتاب مشاهده می شود. در موارد  اندکی مؤلف ادعای شهرت و تواتر برخی روایات را ذکر می کند. (نک: ج 1، صص 25، 32 و 201) با این وجود، مؤلف فقط در باب  های 16 و 20 و برخی از قسمت  های  اندک دیگر، تمامی  روایات را با ذکر سند کامل آورده است.

مؤلف ذیل باب 16 (نوادر معجزات) می گوید:

«و قد کان الشیخ الصدوق سعد بن عبد الله بن أبی خلف الأشعری ذکرها فی کتاب البصائر و أوردها الشیخ الثقه محمد بن الحسن الصفار فی کتاب بصائر الدرجات، و کلاهما لم یکن غالیا و لا قالیا و قد کان الراوی لنا عنهم عالیا» (ج 2، ص 792)؛ در حقیقت وی این روایات را از کتاب «بصائرالدرجات» سعد بن عبدالله اشعری و بصائر الدرجات» محمد بن حسن صفار نقل می کند.

10- بررسی (احراز) علمی  کتاب

 یکی از اصول مهم در بررسی کتب و جوامع حدیثی و غیر آن، احراز علمی  نسبت کتابها به مؤلفان و وثاقت آنها است. این اصل هماره مورد مداقّه محققان در اداوار مختلف تاریخی قرار گرفته و بعضاً موجبات وارد کردن تشکیک به مؤلف و یا مطالب کتاب را فراهم آورد است. ابتدا باید صحت انتساب کتاب به مؤلف ثابت شود تا هر گونه شک و تردید در مورد اینکه آیا کتاب به درستی به مؤلف واقعی اش انتساب یافته یا اشتباهاً به نام شخص دیگری معرفی شده و نیز شائبه جعل نام مؤلف از آن زدوده شود.

در اینکه مؤلف «الخرائج و الجرائح» کسی جز سعید بن هبه الله نیست، شکّی وجود ندارد، واقعیتی که علمای متأخر در کتب خویش بدان اعتراف کرده اند[11] و تا به امروز ادعایی خلاف آن وجود نداشته است. مرحله دوم در احراز علمی  یک کتاب به بررسی اتحاد یا اختلاف نسخ برمی گردد. بعض نسخ خطی «الخرائج و الجرائح» از این قرار است:

1- نسخه کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، شماره983، تاریخ استنساخ: 1092.

2- نسخه کتابخانه شخصی آیت الله محی الدین مامقانی که بنا به تحقیق محققان مؤسسه امام مهدی (عج) که کتاب را تصحیح کرده اند، دقیق ترین و صحیح ترین نسخه خطی است.

3- نسخه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران.

4- نسخه کتابخانه عمومی  مشهد مقدس، شماره 1677، تاریخ استنساخ: 985.

5- نسخه کتابخانه عمومی  مشهد مقدس، شماره 1678، بدون تاریخ.[12]

دو نسخه اخیر در اکثر مواضع اختلافی، متّفق اند و نقل شده که در بیاضات صفحه هم مانند یکدیگرند و بنابر این یا به عیناً از یک نسخه استنساخ شده اند یا یکی از دیگری گرفته شده است. (نک: مقدمه محقق، ج 3، 969) نسخ مذکور از افتادگی، تصحیف و اغلاط نوشتاری مصون نمانده اند، اما اگر موردی هم وجود داشته با مقابله و تصحیح علماء[13] و موسسات تحقیقی،[14] رفع شده و مجالی برای تشکیک در اعتبار مطالب کتاب وجود ندارد.

اعتبار علم الحدیثی روایات، از دیگر مواردی است که در میزان اعتبار علمی  کتاب مؤثر است. ضابطه رایج، روایات را با تقسیمات مصطلح الحدیثی (صحیح، حسن، موثق و ضعیف)[15] می سنجد. اما از آنجا که بسیاری از احادیث این کتاب، با مسئله عدم ذکر کامل سند مواجه است، قضاوت صحیح و کامل در این باره به نظر متخصصان و اهل فن در این حوزه موکول است، که خود مجال بسیار گسترده تری می طلبد. برخی گفته اند: مرحوم قطب در نقل روایات کتاب «الخرائج و الجرائح»، از جماعتی از ثقات حدیث نقل می کند. (افندی، همان، ج 2، ص 434) میزان اثرپذیری علمای بعد از وی از احادیث این جامع نیز، اعتبار و صحت آن را نشان می دهد، که در ادامه به آن اشاره می شود.

پی نوشت:

1. لازم به ذکر است ایده و ساختار این مقاله مأخوذ از تقریرات دکتر مجید معارف در واحد درسی "بررسی جوامع حدیثی کهن و متأخر اهل سنت" بوده و از برخی بیانات کلی وی نیز در این نوشتاراستفاده شده است.

[3]. لازم به ذکر است که مباحث کلامی  نیز در این کتاب به چشم می خورد که البته در مقایسه با میزان اخراج روایات معصومان:، از حجم بسیار کمی  برخوردار است.

[4]. (برای اطلاع بیشتر نک: معارف، همان، فصل سیزده).

[5]. «جرح» و مشتقات آن در لغت به معانی چندی از جمله زخم بدنی، زبانی و کسب و اکتساب به کار رفته است. (ابن منظور، ج 2، ص 422) در قرآن نیز «جَرح و اجتراح» به معنای اکتساب به کار رفته است. (انعام (6) /60، جاثیه (45) / 21)

[6]. محمدبن عبدالکریم شهرستانی که در زمانی نزدیک به قطب راوندی می زیسته، می گوید: براهمه قومی  هستند که در بلاد هند ساکن هستند و مسأله «نبوت» را از ریشه و رأس باطل می دانند. (نک: شهرستانی، ص 372)

[7]. قابل ذکر است که یک سوم پایانی مجلد دو، شامل اخبار زیادی ذیل عنوان مربوطه است که البته روایاتی که مربوط به عنوان باب  ها و در راستای اثبات نبوت پیامبر6 و امامت ائمه: هستند، معدود شده اند. امری که در جلد سوم در بخش اعجاز قرآن نیز انجام شده است. به طور کلی روایات شمارش شده با توجه به موضوع کتاب، عناوین باب  ها و هدف مؤلف می باشد.

[8]. باب «معجزات محمد و اوصیای او از جهت اخلاق» (نک: ج 2، ص 883) اختصاص بابی به «علامات دلالت کننده بر حضرت صاحب الامر» و نیز بابی با نام علاماتی که قبل از قیام مهدی (عج) و همراه او هستند. (نک: ج3، صص1113 و 1148)

[9]. البته طبق بعضی تقسیم بندی  ها، ابواب کتاب شامل بیست و شش مجلد تنظیم شده و بابی موسوم به «المواعط» دارد. (نک: شانه چی، ص 179)

[10]. با توجه به هدف مؤلف در تدوین کتاب، وی به ناچار در بعضی قسمت  های کتاب به دفع شبهات وارده حول موضوع مربوطه می پردازد، مانند آن جا که وارد بحث کلامی  با فرقه خرمیه شده و به ابطال عقیده آنان می پردازد که گفته اند پس از پیامبر اکرم6 نیز انبیای متعددی وجود دارند. (نک: ج 2، ص 875-883)

[11]. نک: بخش آشنایی با مؤلف در همین مقاله.

[12]. برگرفته از گزارش مدنی بجستانی، ج 1، ص 599. موسسه امام مهدی (عج) از وجود نسخه ای در مدرسه فیضیه قم نیز خبر می دهد. (نک: مقدمه محقق، همانجا) شیخ آقابزرگ نیز از نسخه ای از این کتاب یاد می کند که با نسخه مطبوع تفاوت  هایی داشته است. (ج 7، ص 145) سید عبدالعزیر طباطبایی ذیل معرفی این کتاب حدود 13 نسخه خطی را به طور کامل آدرس می دهد. (نک: ص16-17)

[13]. مانند تصحیح علامه مجلسی و آقای بهبودی نسبت به باب هجده (اعجاز قرآن). (نک: بحار الأنوار، ج 89، ص 387)

[14]. موسسه امام مهدی (عج) در قم که کل کتاب را تصحیح کرده است. (نک: بخش پایانی مقاله)

[15]. محدثین شیعه حدیث را به این چهار قسم تقسیم کرده اند. (نک: شهید ثانی، ص 9-12)

مراجع

منابع

1. ابن جوزی، محمد علی. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم. هند: حیدرآباد، دائره المعارف، 1359ق.

2. ابن شهر آشوب، محمد علی. معالم العلماء. بی جا، بی تا.

3. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب. تحقیق: جمال الدین میردامادی، بیروت: دارالفکر للطابه و النشر و التوزیع، چاپ سوم،1414ق.

4. اردبیلی، محمد بن علی. جامع الرواه. بی جا: مکتبه المحمدی، بی تا.

5. انصاری قمی، حسن، نکته ها و یادداشت ها: کتابی از مکتب متکلمان معتزلی ری، کتاب ماه دین، سال 1385ش، خرداد، تیر و مرداد، ص 75-68.

6. امین، سید محسن. اعیان الشیعه. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1406ق.

7. تهرانی، شیخ آقا بزرگ. الذریعه الی تصانیف الشیعه. بیروت: دارالاضواء، بی تا.

8. افندی، عبدالله بن عیسی، تعلیقه امل الآمل. تحقیق: سید احمد حسینی. قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، 1410ق.

9. همو. ریاض العلماء و حیاض الفضلاء. تحقیق: احمد حسینی اشکوری، قم: مطبعه الخیام، بی تا.

10. انصاری قمی، حسن. نکته  ها و یادداشت  ها: کتابی از متکب متکلمان معتزلی ری، کتاب ماه دین، شماره: 104 و 106، 1385ش، 68-75.

11. خویی، سید ابوالقاسم. معجم رجال الحدیث. بی جا: 1413ق.

12. دوانی، علی. مفاخر اسلام. بی جا: مرکز فرهنگی قبله، 1372ش.

13. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم. الملل و النحل. تحقیق: علی فاعور، بیروت: دارالمعرفه، بی تا.

14. شهید ثانی، زیدالدین. الدرایه. طهران: المجمع العلمی الاسلامی(الاتحاد)، 1404ق.

15. صدر، سید الحسن. نهایه الدرایه. تحقیق: ماجدالغرباوی، قم: نشر المشعر، بی تا.

16. طباطبایی، سید عبدالعزیز. نهج البلاغه عبر القرون(7)- شروحه حسب تسلسل الزمنی، مجله تراثنا، سال دهم، شماره: 1 و 2، 1415ق، 1-67.

17. طوسی، محمد بن حسن. الفهرست. تحقیق: شیخ جواد قیومی، بی جا: موسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، 1417ق. 

18. قطب الدین راوندی، سعید بن هبه الله. الخرائج و الجرائح. تحقیق: مؤسسه الإمام المهدی(ع)، قم: موسسه امام مهدی(عج)، 1409ق.

19. همو. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه. تحقیق: عبدالطیف حسینی کوهکمری، قم: کتابخانه آیه الله العظمی  مرعشی نجفی، بی تا.

20. لمبتون، ان. سیری در تاریخ ایران بعد از اسلام. ترجمه: یعقوب آژند، تهران: امیرکبیر، 1363ش.

21. مجلسی، محمد باقر. بحارالأنور الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار. بیروت: موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1404ق.

22. مدنی بجستانی، محمود. فرهنگ کتب حدیثی شیعه. تهران: چاپ و نشر بین الملل، 1385ش.

23. مدیر شانه چی، کاظم. تاریخ حدیث. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب اسلامی (سمت)، 1377ش.

24. همو، علم الحدیث. قم: دفتر انتشارات اسلامی  وابسته به حوزه علمیه قم، چاپ بیست و یکم، 1387ش.

25. معارف، مجید. تاریخ حدیث. تهران: کویر، چاپ دهم، 1388ش.

26. همو، مباحثی در تاریخ حدیث. تهران: نبأ، 1387ش.

27. مؤسسه امام صادق(ع). تحت نظر: سبحانی تبریزی، جعفر. موسوعه طبقات الفقهاء. قم: موسسه امام صادق(ع)، 1418ق.

28. منتجب الدین، علی بن عبدالله. الفهرست. تحقیق: سید جلال الدین محدث أرموی، قم: مکتبه آیه الله العظمى المرعشی النجفی، 1366ش.

29. نجاشی، احمد بن علی. فهرست اسماء مصنفی الشیعه. (رجال نجاشی)، قم: موسسه النشر الاسلامی  التابعی لجماعه المدرسین بقم المشرفه، 1416ق.

30. پایگاه اینترنتی "بررسی های تاریخی، مقالات و نوشته های حسن انصاری در حوزه تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام" به آدرس"http://ansari.kateban.com/post/2041".

نویسنده:

محمدرضا رسولی راوندی

فصلنامه سفینه شماره 56

ادامه دارد...

برچسب ها :قم
شماره پیامک قم نا: 50001717150598رایانامه: info@Qumna.com