کد خبر ۸۰۵۳۱ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۰۵

نقش روحانیت در اجرای گام دوم انقلاب

علامه مصباح یزدی

امروز بزرگ‌ترین قدرت نظامی دنیا، رقیب خود را ایران معرفی می‌کند. همان ایرانی که نوکر بی‌جیره و مواجب آمریکا بود. البته این پیشرفت به خودی خود حاصل نشد؛ به برکت تلاش‌های مخلصانه امام(ره) و شجاعت و جرأت بی‌نظیر وی، با لطف  خداوند متعال به موفقیت‌هایی رسیدیم که حتی خواب آن را نمی‌دیدیم. این مسئله، حجت را بر نسل آینده روحانیت تمام می‌کند.

وقتی رهبری تعبیر گام اول را برای 40 سال اول انقلاب به کار می‌برند، خیلی معنا دارد؛ چون گام اول، بدون پیش‌زمینه‌های لازم و بدون امکانات بود؛ مانند کسی که در سنگلاخ می‌خواست حرکت کند؛ اما در این 40 سال، جاده صاف شد؛ موانع برداشته شد، زمینه‌های متعدد فکری و عملی به وجود آمد؛ نقاب از چهره منافقین کنار رفت و لذا گام دوم باید سریع‌تر و بلندتر برداشته شود.

الحمدلله در حوزه فضلای جوانی به سنت‌های الهی ایمان پیدا کرده و با توکل بر خدا و به امید مددهای او، بدون کمترین امکانات و بودجه‌ای، حرکت را آغاز کردند و برکات آن نیز در حوزه روز به روز بیشتر می‌شود. حالا نوبت ماست؛ اگر آنها با دست خالی قیام کردند، امروز میراث آنها در اختیار ماست؛ امام (ره) در آغاز حرکت، هر روز و هر لحظه در معرض ترور بود، اما ایشان تنها با توکل بر خدا و برای انجام وظیفه به پیش رفت؛ به برکت اخلاص وی و زحمات یارانش، این دستاوردها در اختیار ماست؛ اما ما چه کرده و چه می‌کنیم؟

برخی معتقدند این دستاوردها در معرض خطر است و وظیفه ما حفظ این دستاوردهاست، اما حقیقت این است که نه تنها حفظ دستاوردها لازم است، بلکه وقتی آنها با دست خالی قدم اول را برداشتند، ما باید قدم‌های بعدی را بلندتر و کامل‌تر برداریم؛ چون امروز زمینه‌های علمی و اجتماعی بیشتری فراهم شده است.

باید طرح کاملی برای گام دوم انقلاب آماده کرده و از الان هدف خود را برای 40 سال دوم مشخص کنیم، باید بدانیم رسیدن به این هدف چه لوازمی دارد و چه کمبودهایی داریم. طبیعی است مسئول بخشی از گام دوم که در زمینه دین است، روحانیت و دین‌شناسان هستند و این توقع از دیگران نمی‌رود.

حقیقت این است که ما در بخش‌های عظیمی از مفاهیم دینی کوتاهی کرده‌ایم؛ حتی اگر به خاطر شرایط، معذور هم باشیم، اما به هر حال این معذور بودن، عقب‌افتادگی را جبران نمی‌کند. متأسفانه، در اثر کوتاهی‌ها، دین در مسائل فقهی فردی خلاصه شده، اما اموری که مسائل روزمره مسلمانان است، مورد توجه قرار نگرفته است؛ از شبهه‌پراکنی‌ها در ساده‌ترین عقاید گرفته تا مسائل پیچیده مانند مسائل حکومت اسلامی و ولایت‌فقیه و همچنین تطبیق احکام بر مصادیق خود با توجه به زمان و مکان و فرهنگ هر جامعه، کوتاهی و کمبود وجود دارد.

گام دوم انقلاب باید از ریشه شروع شود و اسلام در جامعیتش تبیین شود، هر چند نیروی کافی در همه ابعاد اسلام نداریم، اما از همفکری و هم‌افزایی همه نیروهای موجود استفاده کنیم تا بتوانیم به تدریج کمبودهایمان را جبران کنیم. سپس در اثر این هم‌افزایی‌ها طرحی کلی برای چهل سال آینده تبیین کنیم؛ اینکه ما در چهل سال آینده در هر بخش باید به کجا برسیم و نسبت به اکنون در چه مسائلی باید پیشرفت کنیم.

انسان باید در هر جهتی با کسانی که به وی از نظر فکری نزدیک‌ترند، همگرایی و ارتباط ایجاد کند؛ ابتدا بین شیعیان، سپس بین شیعه و اهل‌سنت کاری کنیم که ارتباط‌ها با خوش‌بینی به یکدیگر بیشتر شود. این همگرایی در مرحله بعد با اهل کتاب در زمینه‌هایی که مشترک هستند و دستور صریح قرآن است، صورت می‌گیرد. اگر با این روش برخورد کنیم، طبیعتا بدبینی‌ها کمتر می‌شود و زمینه مساعد برای شناخت حق بیشتر می‌شود، اما اگر آفات شخصی مانع این کارها شود، خیانت به نظام اسلامی و خون‌های شهداست.

یکی از کم‌کاری‌های حوزه علمیه در زمینه مسائل تربیت دینی است، متأسفانه برخی در حوزه علمیه همان حرفی را می‌زنند که تفکر سکولاریسم غرب می‌گوید! اسلام را در همین فقه و امور فردی خلاصه می‌دانند؛ در حالی که اسلام همه ابعاد زندگی بشر را فرا می‌گیرد؛ آیا در زمینه روابط زن و شوهر، اسلام دستوری ندارد؟ باید از قرآن، سنت و سیره اهل بیت(‌علیهم‌السلام) دستورات و سفارشات در این زمینه جمع‌آوری و دسته‌بندی شود تا مورد استفاده قرار بگیرد؛ چه بسا منابع ما در این زمینه‌ها، بیش از منابع ما در زمینه فقه فردی باشد.

مکاسب شیخ در مجموع چند روایت را مورد استناد قرار داده است؟ چند آیه قرآن در مکاسب مطرح می‌شود؟ در عین حال ما چنین فقه غنی‌ای داریم؛ چون در این زمینه کار شده است و مورد بررسی قرار گرفته است؛ آن هم با چند آیه و چند روایت؛ اما در مقابل علی‌رغم وجود ده‌ها آیه در زمینه مسائل خانوادگی و صدها آیه درباره مسائل اخلاقی، چه میزان درباره آن بحث کرده و آنها را مورد بررسی قرار داده‌ایم؟

در زمینه احتجاجات و مسائل عقلی و اعتقادی چقدر روایت داریم، اما ما چه میزان در این زمینه کار کرده‌ایم؟ آن هم زمانی که شبهات متعدد از طریق رسانه‌های مختلف، ذهن جوانان ما را بمباران می‌کند! ما چند دستگاه رسانه‌ای داریم که با آنها بحث کرده و جواب اقناع‌کننده به آنها بدهد؟ بگذریم که حتی گاهی از این شبهات بی‌اطلاع هستیم.

اقدامات اولیه‌ای در این زمینه‌ها، توسط آیت‌الله صدر و آیت‌الله هاشمی شاهرودی انجام گرفت و قدم اول را آنها برداشتند؛ حال اگر ما نسبت به این مسائل بی‌تفاوت باشیم، آیا برای تنبلی‌مان توجیه داریم؟! روشن است که نه تنها توجیهی وجود ندارد که اگر درست بیندیشیم به خاطر استفاده نکردن، گناه کبیره کرده‌ایم و به دین و کسانی که در این زمینه زحمت کشیده‌اند، خیانت کرده‌ایم.

بنابراین وظیفه اول تهیه طرح کلی برای چهل سال آینده و سپس برنامه‌ریزی برای اجرای این طرح است؛ چه بسا برنامه‌ریزی تا اجرای آن، بیست سال طول بکشد، اما این نباید سبب شود که اقدامی انجام ندهیم؛ بلکه هر چه ما دیرتر اقدام کنیم، نتیجه هم دیرتر حاصل می‌شود. بدانیم تنبلی در این زمینه گناه است.

در مرحله بعد باید شیوه ترویج و نشر این دستاوردهای علمی را فراهم آورد؛ بلکه از هم‌اکنون ابزارها و شیوه‌های لازم مورد بررسی قرار بگیرد تا بعد از تهیه محتوا بدانیم چگونه باید با اقوام و فرهنگ‌های مختلف تعامل کرد و حقیقت را به نحوی به گوش آنها رسانید که از آن استقبال کنند. گاهی مطلبی به افرادی گفته می‌شود و نمی‌پذیرند، اما همان مطلب را می‌توان به شیوه و بیانی دیگر گفت تا مورد پذیرش قرار گیرد.

هر چند عناد و دشمنی نسبت به دین وجود دارد، اما نسبت به شناخت حقایق نیز عطش وجود دارد. حتی در رهبران ادیان دیگر نیز طالب حق وجود دارند و اگر قدرت تبلیغی مناسبی داشته باشیم، حتی می‌توانیم در آنها نیز تأثیرگذار باشیم.

بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) در دیدار با فرزند آیت‌الله هاشمی شاهرودی (مسئول بنیاد فقه و معارف اهل بیت‌) و همراهان؛ قم؛ 23/12/97

شماره پیامک قم نا: 50001717150598رایانامه: info@Qumna.com