مهدی سکوتی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرقم (قمنا)، مهدی سکوتی از فعالان فعال سیاسی و اجتماعی شهرقم طی یادداشتی، مشروعیت بخشیدن به مهرههای سوخته برای حضور در خبرگان را نگرانکننده توصیف کرد.
در بخشی از این یادداشت آمده است: "در طول تاریخ و در سیره ائمه اطهار (ع) تا زمینه بین تودههای مردم برای حذف جریان نفوذ و نفاق فراهم نمیشد؛ معصومین صرفا به تشخیص خود آنها را حذف نمیکردند."
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
حضرت امام خمینی(ره): "ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم؛ لکن از شر تربیت یافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت. اینان برپادارندگان سلطه ابرقدرتها سرسپردگان هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند."
برخی مسئولان سابق نظام نمونه بارز این جمله امام راحل هستند که با سرسپردگی خود به غرب، سعی داشتند تا ایران اسلامی را به استعمار و استثمار بکشانند و یوغ بندگی را به گردن مردم عزیز کشورمان بیفکنند.
جریان اعتدال، رحم اجارهای غربگراها بود که در جریان هشت زمامداری قوه مجریه این کشور، کارنامه نامطلوبی را از خود برجای گذاشت که هماکنون هیچ یک از دیگر سرسپردگان جریان شیفته غرب، حاضر نیست خروجی این عملکرد را به گردن بگیرد و با توجیهات مختلف بر آن است که بازهم مقصر ناکارآمدی این دولت را کسان دیگری جلوه دهد.
اگرچه این هشت سال استقرار دولت اعتدال در کشور به «انتخاب» مردم باز میگردد؛ با این حال این انتخاب بخشی از روند بلوغ فکری مردم ایران بود که بدانند از وعده ارتباط با غرب، آبی برایشان گرم نخواهد شد و برای رسیدن به قلههای پیشرفت، عزت و آزادگی باید با استعانت از خداوند متعال ایستاد و با «اراده ملی» قدم برداشت.
امروز جریان انقلاب اسلامی بمثابه چراغی روشن برای حرکت است و طیفهای مختلف مردم پس از سالها به این نتیجه رسیدهاند که با ارزشهای انقلاب اسلامی در عرصههای گوناگون از جمله «دیپلماسی هوشمندانه» است که میشود از شر سرسپردگان غرب رهایی یافت.
اما چرا امروز حذف جریان غربگرا امری لازم و ضروری است؟!
در طول تاریخ و در سیره ائمه اطهار (ع) تا زمینه بین تودههای مردم برای حذف جریان نفوذ و نفاق فراهم نمیشد؛ معصومین صرفا به تشخیص خود آنها را حذف نمیکردند. به عبارتی ابوموسیها در ابتدا باید بین مردم رسوا و سپس کنار زده میشدند تا بدین طریق تبعات حذف آنان به حداقل ممکن برسد.
با این اوصاف، فرصت دادن به جریانی «امتحان پس داده» که امروز بین تودههای مردم رسوا شده است و وابستگی و سرسپردگی آن برای گشایش اقتصادی بهحدی بود که حتی مشکل آب خوردن مردم را نیز به توافق گره زده بود، نهتنها شورآفرین نیست؛ بلکه میتواند دلسردی مردم را نیز در پی داشته باشد.
جریانی که در برابر مبانی مکتبی و انقلابی در حوزههای مختلف سیاسی، اعتقادی و فرهنگی بهصورت علنی مواضع توهین آمیز داشتند و از تمسخر اسلامی کردن علوم انسانی تا اصرار بر اجرای سند ۲۰۳۰ ابایی نداشتند؛ دیگر در میان مردم جایی ندارد.
برای رو شدن دست غربگراها و رسوا شدن آنان، هزینه بسیاری شده است و با همه آنچه که گفته شد امروز عذر، بهانهای و توجیهی برای مشروعیتبخشی به رفتن نمایندگان این جریان به مجلس خبرگان وجود ندارد.