دائره اصطفائیه ثانیه گروهی از اولیاء الهی هستند که بر مبنای نصّ دینی شناخته شده و مقام و رتبه ایشان در رتبهای پائینتر از دائره اصطفائیه اولی یعنی چهارده معصوم: قرار دارد. جناب عبدالمطلب، ابوطالب، حمزه سیدالشهداء، جعفر طیار: نمونههایی از افراد دائره اصطفائیه ثانیهاند.
چکیده: پیامبر اکرم، حضرت صدیقه کبری و امامان دوازده گانه شیعه:، از جانب خداوند متعال برگزیده شدهاند. این موضوع از دیرباز برای شیعیان حقیقتی روشن بوده است. دومین گروه برگزیده، گروه دیگری از برگزیدگان الهیاند که در رتبه بعدی جای دارند. این نوشتار به معرفی این افراد و جایگاه ایشان میپردازد. جناب عبدالمطلب، ابوطالب، حمزه سید الشهداء، جعفر طیار: نمونههایی از افراد این برگزیدگان ناشناخته هستند.
کلیدواژهها: اهل بیت، برگزیدگان الهی، عبدالمطلب، حمزه سیدالشهداء، جعفر طیار، ابوطالب.
پیشینه تحقیق
طرح مقامات گروه برگزیدگان دومین به صورت نوشتاری مستقل سابقه زیادی ندارد. در مقاله «وراثت اصطفائی مقامات الهی»[2] سخن از اثباتِ به ارث رسیدن مقامات معنوی خصوصا اصطفاء مطرح است. هم چنین در «مفهوم و ملاکهای اصطفاء»[3]، سخن اصلی پیرامون مفهوم اصطفاء و ملاک آن مطرح شده که تسلیم محض مصطفین در برابر خدای متعال است. «بررسی معنا شناختی اصطفاء و پیوند آن با مقام امامت ابراهیم(ع) در قرآن کریم»[4] نیز در محتوا، از حیطه خصوص حضرت ابراهیم(ع) پا را فراتر ننهاده و از نظر روشی بر حیطه معناشناختی اصطفاء تاکید نموده است.
مراد از اصطفاء در لغت و استعمالات روایی
اصطفاء در لغت به معنای برگرفتن بهترین و خالصترین قسمت آب یا هر چیز دیگر است.[5] این کلمه به معنی اختیار و برگزیدن بوده و معنای صافی، شفافیت و خلوص از هر آمیختگی را داراست.[6] در اصطلاح علم کلام، اصطفاء و اجتباء یعنی اینکه خداوند متعال، افرادی را به عنوان حجتهای خویش، برای مناصب الهی[7] یا هدایت مردم به سوی سعادت برگزیند. این حجج الهی گستردهتر از انبیاء، رسولان و امامان: است.
قرآن کریم در موارد متعددی با استعمال لفظ اصطفاء و اجتباء به معرفی برخی از برگزیدگان پرداخته است.[8] همچنین گروه دیگری در ادبیات قرآن و روایات به عنوان برگزیدگان الهی وجود دارند که متکلمین به آنها اشارهای نکردهاند. شاید علت نپرداختن به این موضوع و امثال آن در علم کلام، آن است که عموما در علم کلام، متکلمین به دفاع از حداقلها و قدر مسلمهای مبانی دینی خود میل داشتهاند.
این مصطفین گروهی از اولیاء الهی هستند که نصوص دینی آنها را مشخص کرده و میتوان از ایشان با عنوان دائره دومین برگزیدگان اهل بیت: یا برگزیدگان ناشناخته نام برد. این گروه به اصطفاء و اجتباء الهی انتخاب شدهاند. برگزیدگان الهی در درجات مختلف قرار داشته و بعضی بر بعض دیگر تفضیل داده شدهاند،[9] مقام و رتبه برگزیدگان ناشناخته در رتبهای پائینتر از گروه برگزیدگان نخستین یعنی چهارده معصوم: و در عین حال بالاتر از تمامی انبیای الهی قرار دارد. در روایات رسیده از اهل بیت: افراد دائره اصطفائیه ثانیه یا گروه برگزیدگان دومین معرفی شدهاند. در این نوشتار به معرفی جایگاه عموم برگزیدگان دائره ثانیه و به ویژه جناب ابوطالب(ع) پرداخته میشود.
در مراجعه به روایات معتبره شیعه و کنار هم نهادن آنها، میتوان شبکههایی مفهومی یافت که بعضا منجر به تولید معانی جدیدی در عرصه مفاهیم دینی میشود. این گفتار، ضمن بهرهگیری از این چارچوب و با روش کتابخانهای و با مطالعه روایات شیعه به دنبال فهم و تبیین مقامات دائره برگزیدگان دومین است.[10] برگزیدگان ناشناخته یا افراد دائره دومین برگزیدگان، کسانیاند که بر انبیاء و رسل الهی برتری داده شده، بلکه ایشان سادات و آقایان تمامی خلق (به جز چهارده معصوم) در بهشت معرفی شدهاند.
اصطفاء در متون روایات
شیخ طوسی در کتاب غیبت خویش از رسول خدا(ص) نقل میکند که آن حضرت، خاندان جناب عبدالمطلب(ع) را سرور تمامی اهل بهشت دانسته و سپس به معرفی ایشان پرداخته، میفرماید: این افراد من، علی، حمزه، جعفر، حسن، حسین و مهدی دانسته هستیم.[11] در این روایت، رسول خدا(ص) جناب حمزه و جعفر(ع) را در کنار خود و بعضی از امامان دوازدهگانه که از رتبه دائره اصطفائیه اولی هستند، نام میبرد. البته مقامات این برگزیدگان حول محور چهارده معصوم و در رتبه بعد از ایشان قرار دارد. از این میان علاوه بر حمزه و جعفر(ع) میتوان به جناب عبدالمطلب و ابوطالب(ع) اشاره نمود.
آیات و روایات
اکنون به بررسی روایاتی میپردازیم که در آن، گروه برگزیدگان - اعم از برگزیدگان نخستین و برگزیدگان گروه دومین - را مشخص دارند.
1. طبق روایتی از امام صادق(ع)، جناب حمزه و جعفر(ع) بر تمامی انبیاء در روز قیامت مقام شهادت دارند[12]، و بنابراین بر تمامی انبیاء از جمله انبیاء اولوالعزم: برتر هستند. چرا که مقام شهادت، نشان دهنده برتری شاهد بر مشهود علیه است. از این روی پیامبر اسلام(ص) طبق آیات قرآن[13] و روایات معتبر[14] در روز قیامت، شاهد بر تمامی خلق خواهند بود. در حالی که تصور عمومی در جامعه این است که انبیاء اولی العزم پس از چهارده معصوم: برترین خلق هستند.
آیات قرآن مفاد روایت امام صادق(ع) در خصوص برتری جناب حمزه و جعفر(ع) بر انبیاء را تایید میکند. بر اساس قرآن، حضرت موسی(ع) در مقام خطاب به خداوند متعال، مقام شاهد بودن نسبت به امتش پس از موت خویش را صریحاً از خود نفی مینماید.[15] حال آن که روایت مذکور، این مقام علمی را برای جناب حمزه و جعفر(ع) ثابت میشمارد.
2. طبق گزارش شیخ صدوق در کتاب کمالالدین و تمام النعمه، رسول خدا(ص)، در هنگام احتضار، با مشاهده حزن و اندوه صدیقه کبری سلام الله علیها در غم از دست دادن پدر، برای شاد کردن دختر خویش به بیان برخی از مقامات اصطفائی اهل بیت: پرداختند که محل شاهد آن مطرح میشود.
رسول خدا(ص) کلام خود را با این جمله آغاز فرمود: «انا اهل بیت» ما اهل بیتی هستیم که... تا نشان دهد که واژه «اهل بیت» در کلام ایشان معنای اصطلاحی دارد، نه لغوی[16] سپس ماجرای اصطفاء امامان دوازدهگانه را توسط خداوند متعال بیان داشت، آنگاه فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ أَعْطَانَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ سِتَّ خِصَال» فرمود: ما اهل بیتی هستیم که خداوند متعال به ما شش خصلت و فضیلت داده که احدی از اولین و آخرین از آن بهرهمند نیست؛ خلاصه مفاد آن شش خصلت این که سید الانبیاء رسول خدا، سید الاوصیاء امیرالمؤمنین، سیدالشهداء حمزه، ذوالجناحین جعفر طیار، سیدا شباب اهل الجنه حسنین و نهایتاً مهدی این امت:، از ما اهل بیت است.
طبق این گزارش، رسول خدا(ص) با این جمله، جناب جعفر و حمزه(ع) را به اهل بیت ملحق نمود و پس از مباهات به اینکه جناب جعفر و حمزه(ع) از اهل بیت هستند، به روشنی این دو بزرگوار را نسبت به تمامی امت اسلام غیر از چهارده معصوم(ع) برتر و والاتر میشمارند.[17]
3. آیات متعددی از قرآن کریم در مدح افراد دائره اصطفائیه ثانیه یا گروه برگزیدگان دومین نازل شده است. از جمله آیه (مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْه...)[18] که امام باقر(ع) به نقل از امیرالمؤمنین(ع) شان نزول آیه را مدح امیرالمؤمنین، جناب حمزه و جعفر: میدانند.[19]
4. نمونه دیگر، آیه (أَجَعَلْتُمْ سِقایَه الْحاجِّ وَعِمارَه الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِر...)[20] است. برابر با گزارش ابوبصیر از معصوم(ع)، این آیه نیز در مدح امیرالمؤمنین، حمزه و جعفر: نازل شده است.[21]
5. در شمار افراد دائره اصطفائیه ثانیه، جناب عبدالمطلب جد گرامی رسول خدا(ص) را میتوان نام برد. نمونهای از مقامات او در روایتی از امام صادق(ع) منعکس شده است. طبق این روایت جناب عبدالمطلب به عنوان نخستین کسی که به آموزه مهم توحیدی بداء معتقد بود، معرفی شده است. [22]البته بر اساس عدهای از روایات، هیچ پیامبری بدون اقرار به آموزه توحیدی بداء به نبوت نرسیده است.[23]
شاید بتوان گفت وجه جمع این دسته از روایات با روایت مورد نظر، این باشد که جناب عبدالمطلب(ع)، در عوالم قبل، پیش از سایر انبیاء: به آموزه بداء ایمان آورده، یا او نخستین کسی بوده که به درجات بالای اعتقادی در خصوص آموزه بداء معتقد شده است.[24] همچنین امام صادق(ع) در این روایت تصریح میکنند که جناب عبدالمطلب(ع) در روز قیامت، در حالی که در هیبت پادشاهان و سیمای انبیاء الهی است، مانند امتی واحده برانگیخته میشود. افراد دائره اصطفائیه ثانیه اهل بیت: واجد مقامات و برتریهای خاصی هستند که بواسطه این مقامات، بر تمامی خلق به جز چهارده معصوم: برتری یافتهاند.
مقام جناب ابوطالب(ع)
در این میان، جناب ابوطالب، پدر امیرالمؤمنین(ع) از نمونههای بارز این برگزیدگان ناشناخته است. در روایات رسیده از اهل بیت(ع) ایمان جناب ابوطالب، امری مسلّم فرض شده و حتی گفتهاند که اگر کسی نسبت به ایمان او شک داشته باشد، خود کافر است؛ (إِنَّکَ إِنْ لَمْ تُقِرَّ بِإِیمَانِ أَبِی طَالِبِ کَانَ مَصِیرُکَ إِلَی النَّارِ)[25] بلکه در مراحل بعدی، از مقامات خاص و برتری ایشان بر انبیاء اولوالعزم سخن به میان آمده است.
جناب ابوطالب(ع) از جایگاه ویژهای در میان برگزیدگان دومین برخوردار است. شیخ طوسی در کتاب امالی گزارش میکند که روزی امیرالمؤمنین(ع) در رحبه کوفه نشسته و مردم گرداگرد ایشان جمع بودند. فردی خطاب به ایشان گفت: یا امیرالمؤمنین چگونه با چنین مقامی که دارید، پدر شما در جهنم معذب است!؟
امیرالمؤمنین(ع) از این سخن به خشم آمده و فرمودند: چگونه چنین باشد! حال آن که پدرم مقام شفاعت تمام گنه کاران روی زمین را داراست و خداوند متعال، در هنگام خلقت انوار اهل بیت(ع) نور پدرم را بر همه خلائق پس از خمسه طیبه و باقی امامان (گروه برگزیدگان نخستین) برتری داده است.[26]
این گزارش دو خصوصیت بسیار مهم برای جناب ابوطالب(ع) بیان میدارد که جایگاه رفیع او را نشان میدهد. یکی مقام شفاعت تمامی مخلوقات خداوند متعال است که خود به تنهائی، علو مقام آن جناب بر سایر خلق را میرساند. نکته دیگر برتری و عظمت نور آفرینش آن حضرت بر دیگر آفریدگان است. اهمیت فوق العاده مطلب در این است که حتی انبیاء الهی هیچ یک از این دو شأن را در این رتبه والا، واجد نیستند.
علامه کراچکی در کتاب کنزالفوائد روایت کرده که یکی از شیعیان طی نامهای از امام رضا(ع) راجع به ایمان جناب ابوطالب(ع) پرسید. طبق این گزارش، ایمان جناب ابوطالب(ع) به دین اسلام و نبوت رسول خدا(ص) روشن است و نیاز به پرسش ندارد. این گزارش آن است که یکی از عقائد مسلّم شیعی طبق بیان امام رضا(ع)، اعتقاد به ایمان جناب ابوطالب(ع) است و نپذیرفتن آن موجب خروج از دائره ایمان میشود.[27]
همچنین علامه مجلسی به نقل از ابن شهرآشوب مازندرانی در المناقب، در گزارشی از خطبه جناب ابوطالب(ع) در هنگام ازدواج با جناب فاطمه بنت اسد آورده که جناب ابوطالب پس از حمد خداوند متعال با تصریح به لفظ «اصطفانا...» به توصیف مقام اصطفائی و برگزیدگیِ خود و خاندانش از جانب خدا میپردازد.[28]
اصطفائی بودن این مقام نزد علمای شیعه
برخی علمای شیعه براصطفائی بودن مقامات گروه برگزیدگان دومین و به ویژه جناب ابوطالب(ع) تاکید نموده، بلکه آن جناب را از اوصیاء انبیاء پیشین دانستهاند. این نکته نیز روشن است که مقام وصیت انبیاء، جز از طریق اصطفاء و اجتباء الهی حاصل نمیشود.
شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات، بابی را با عنوان «باب الاعتقاد فی آباء النبی(ص)» گشوده است. عنوان این باب و طرح آن در کتابی که موضوع آن عقیده نگاری است (و نه تاریخ نگاری یا مناقب نگاری)، خود نشان میدهد که شیخ صدوق پذیرش مقامات آباء و اجداد پیامبر خدا(ص) را یک اصل اعتقادی میداند. او در همین باب روایتی میآورد که طبق آن، جناب عبدالمطلب(ع) حجتی از حجج الهی و جناب ابوطالب(ع) وصی اوست.[29]
علامه مجلسی نیز در بحارالانوار[30] اجماع و اتفاق علمای شیعه را بر اسلام و ایمان جناب ابوطالب آورده و اجماعی میداند که ایشان هیچ گاه بتی را نپرستیده، بلکه از اوصیاء حضرت ابراهیم(ع) بوده است.
علامه شبر نیز در کتاب حق الیقین، یکی از واجبات اعتقادی شیعه را ایمان به مومن بودن پدر و مادر پیامبر خدا(ص) و حضرت ابوطالب(ع)، به دلیل اجماع شیعه بر این مطلب میداند.[31]
کلید واژه «اشهد...» در متون زیارات
أشهد از مصدر شهادت است، یعنی: گواهی میدهم (اقرار میکنم)؛ واژهای که در متون زیارات امامان: به دفعات مطرح شده است. میدانیم که متون زیارت نامههای شیعی متونی خالص و خاص در انتقال معارف ناب اعتقادی، اخلاقی و تاریخی است و بر مفاهیم عمیق و مهمی دلالت دارند، لذا امامان: در مقام آموزش و انتقال معارف دینی، از این فرصت بهره گرفته و در این متون، اعتقاد به مقامات گروه برگزیدگان دومین را جزئی از مفاد اعتقادات دینی شیعی دانستهاند.
تلفظ به واژه "اشهد" به این معناست که همانند شهادتین، [یعنی گواهی دادن و اقرار به توحید و نبوت] و شهادت ثالثه [گواهی دادن به ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع)] شهادتهای دیگری نیز جزء اعتقادات شیعی محسوب میشود. بدین سان، دامنه اعتقادات در مراتب تفصیلی آن بسیار گستردهتر میشود، تا آنجا که به عنوان نمونه در زیارت جناب ابوطالب یا جناب حمزه(ع) و... در مقام اقرار و گواهی به مقامات این بزرگواران، از لفظ «اشهد» استفاده میشود. در این زمینه دو نمونه نقل میشود:
نمونه اول: در زیارت جناب حمزه(ع) آمده است: «اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْجاهَدْتَ فِی اللهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِکَ وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللهِ، وَ کُنْتَ فیـما عِنْدَاللهِ سُبْحانَهُ راغِباً...»[32] شهادت میدهم که تو در راه خدا تلاش و مجاهدت کردی، جان خود را به خطر انداختی، برای رسول خدا خیر خواستی و به آن چه نزد خداوند متعال است رغبت داشتی.
یعنی اقرار به این مقامات جناب حمزه(ع) جزئی از اعتقادات شیعی است. نمونه دوم: در یکی از زیارتهای امیرالمؤمنین(ع) با استفاده از واژه «اشهد» به مقامات جناب ابوطالب(ع) شهادت داده میشود: «أَشْهَدُ أَنَّکَ طُهْرٌ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طَاهِرٍ مُطَهَّر»[33] شهادت میدهم که تو پاک و منزه و پاکیزه [از هر پلیدی] هستی و از صلب شخصی پاک و منزه و پاکیزه [از هر پلیدی] بر آمدهای.
این مقام در متن این زیارت، به عنوان یکی از اعتقادات شیعی مطرح میشود.
نتیجهگیری
دائره اصطفائیه ثانیه گروهی از اولیاء الهی هستند که بر مبنای نصّ دینی شناخته شده و مقام و رتبه ایشان در رتبهای پائینتر از دائره اصطفائیه اولی یعنی چهارده معصوم: قرار دارد. جناب عبدالمطلب، ابوطالب، حمزه سیدالشهداء، جعفر طیار: نمونههایی از افراد دائره اصطفائیه ثانیهاند. جناب ابوطالب، پدر امیرالمؤمنین(ع) یکی از نمونههای بارز این برگزیدگانِ ناشناخته است.
ایمان به مقامات افراد گروه برگزیدگان دومین یا برگزیدگان ناشناخته، از خلقت نوری ایشان گرفته تا برتری بر دیگر آفریدگان، و همچنین برتری بر انبیاء اولی العزم، طبق روایات وارده از معصومین: از جمله اعتقادات شیعیان است. این مهم، از عباراتی از زیارات معصومین: که با کلمه اشهد آغاز میشود، معلوم میگردد. در عرصه شناخت دائره اصطفائیه ثانیه، تلاشهای جدی در زمینه کنکاش میراث قرآنی و روائی در این زمینه و معرفی این برگزیدگان الهی ضروری است.
پی نوشت:
[2]. شیخ محمد سند/ محمدفریدانصاری، وراثت اصطفائی مقامات الهی، فصلنامه امامت پژوهی، تابستان 1390، شماره دوم.
[3]. سلطانی ولاشجردی، هنگامه، مفهوم و ملاکهای اصطفاء، مجله بینات، بهار 1391، شماره 73.
[4]. مهدی مطیع، محمدرضا حاجی اسماعیلی، زهرا کریمی، بررسی معنا شناختی اصطفاء و پیوند آن با مقام امامت ابراهیم(ع) در قرآن کریم، کتاب قیم، سال دوم 1391، شماره 6.
[5]. خلیل بن احمد؛ العین.
[6]. مفهوم و ملاکهای اصطفاء؛ هنگامه سلطانی ولاشجردی.
[7]. وراثت اصطفائی مقامات الهی؛ شیخ محمد سند/ محمدفرید انصاری. فصلنامه امامت پژوهی شماره دوم.
[8]. به عنوان نمونه بنگرید: انعام 84 الی 87، فاطر 32، آل عمران 33 و 42، اعراف 144، طه 122، حج 75، مریم سلام الله علیها 58، نمل 59، بقره 130، خصوصا آیه 247 سوره بقره که ناظر به ماجرای جناب طالوت است و قرآن کریم واژه اصطفاء را در مورد او آورده، با این که او ظاهرا نبی یا رسول نبوده است.
[9]. بقره 253 و اسراء 55.
[10]. آیت الله شیخ محمد سند بحرانی در اثر اخیر خویش «الدائره الاصطفائیه الثانیه لاهل البیت:» به معرفی کامل این برگزیدگان از منظر کتاب و سنت پرداخته است.
[11]. شیخ طوسی؛ الغیبه ص 183.
[12]. فَقَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع) فَجَعْفَرٌ وَحَمْزَه هُمَا الشَّاهِدَانِ لِلْأَنْبِیَاءِ8 بِمَا بَلَّغُوا... کلینی؛ کافی 8/267 ح 392.
[13]. نساء 41، نحل 89.
[14]. از جمله روایت مورد بحث در کلینی، کافی 8/267 ح 392.
[15]. سوره مائده، آیه 117.
[16]. رسول خدا(ص) در آیه تطهیر (احزاب/33) نیز افرادی را که واژه «اهل بیت» شامل ایشان میشود با حدیث متواتر کساء شناساندهاند.
[17]. شیخ صدوق؛کمال الدین و تمام النعمه 1/263.
[18]. احزاب 23.
[19]. شیخ صدوق؛ خصال 2/376. همچنین بنگرید: ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابی طالب: 3/92.
[20]. توبه 19.
[21]. کلینی، کافی 8/203-204 ح 245.
[22]. کلینی؛ کافی 1/447 ح 23 و ح 24.
[23]. کلینی؛ کافی 1/148 ح 15 و 8/165 ح 177.
[24]. هم چنین جهت شرح علامه مجلسی ره در خصوص این روایت رک مجلسی؛ مراه العقول 5/237.
[25]. کراچکی؛کنزالفوائد 1/ 183.
[26]. شیخ طوسی؛ امالی ص 305 و 702.
[27]. کراچکی؛کنزالفوائد 1/ 183.
[28]. مجلسی، بحارالانوار 35/98 به نقل از ابن شهرآشوب، المناقب 2/171.
[29]. شیخ صدوق؛ اعتقادات الامامیه ص 110.
[30]. مجلسی؛ بحارالانوار 35/138.
[31]. شبر؛ حق الیقین فی معرفه اصول الدین ص 133.
[32]. ابن قولویه قمی؛ کامل الزیارات ص 22.
[33]. شیخ صدوق؛ من لایحضره الفقیه 2/590.
منابع
قرآن کریم
کتابها:
1. ابن شهرآشوب مازندرانی، محمدبن علی، مناقب آل ابی طالب:، قم، علامه، 1379ق.
2. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، دارالمرتضویه، بی تا.
3. شبر، سیدعبدالله، حق الیقین فی معرفه اصول الدین، نجف، مطبعه حیدریه، بی تا.
4. شیخ طوسی؛ محمد بن حسن، الغیبه، قم، دارالمعارف الاسلامیه، 1411 ق.
5. شیخ طوسی؛ محمد بن حسن، امالی، قم، دارالثقافه، 1411 ق.
6. شیخ صدوق، محمدبن علی، کمال الدین و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، 1395 ق.
7. شیخ صدوق، محمدبن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413 ق.
8. شیخ صدوق، محمدبن علی، اعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، 1414 ق.
9. فراهیدی، خلیل بن احمد؛ العین، قم، نشر هجرت، 1409 ق.
10. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق.
11. مجلسی، محمد باقر، مراه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1404 ق.
12. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.
13. کراچکی، محمدبن علی، کنزالفوائد، قم، دار الذخائر، 1410 ق.
مقالات:
14. سلطانی ولاشجردی، هنگامه، مفهوم و ملاکهای اصطفاء، مجله بینات، بهار 1391، شماره 73.
15. سند، شیخ محمد، انصاری، محمد فرید، وراثت اصطفائی مقامات الهی، فصلنامه امامت پژوهی، تابستان 1390، شماره دوم.
16. مطیع، مهدی، حاجی اسماعیلی، محمدرضا، کریمی، زهرا؛ بررسی معنا شناختی اصطفاء و پیوند آن با مقام امامت ابراهیم(ع) در قرآن کریم، مجله کتاب قیم، سال دوم 1391، شماره 6.
نویسنده:
حامد فرجپور: کارشناس تاریخ اسلام، دانش پژوه حوزه امامت؛ بنیاد فرهنگ جعفری
فصلنامه سفینه شماره 49
انتهای متن./