به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبرقم (قمنا)، محمد جواد، فاضل، علی، صادق و باقر لاریجانی فرزندان عالم بزرگ اهل مازندران آیتالله میرزا هاشم آملی تنها خانواده ایران پس از انقلاب اسلامی هستند که دو نفر از آنان به عالیترین سطوح قدرت یعنی ریاست دو قوه به صورت همزمان دست یافتهاند. علی لاریجانی از 1387 تا 1399 ریاست قوه مقننه و برادر چهارم یعنی آیتالله صادق لاریجانی از 1388 تا 1397 ریاست دستگاه قضا را بر عهده داشتند.
ضمن اینکه مناصب مهم دیگری مانند ریاست بر صداوسیما و دبیری شورای عالی امنیت ملی و همچنین عضویت در مجلس خبرگان، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نیز در کارنامه آنان دیده میشود. سایر برادران نیز سوابق سیاسی دیگری از معاونت قوه و وزارت تا نمایندگی مجلس و ریاست دانشگاه را تجربه کردهاند.
اما امروز در جریانهای سیاسی کشور نام «لاریجانی» مترادف با سوابق و کارنامه «برادر علی» است که نخستین تجربههای مدیریتی خود پس از واحد مرکزی خبر را طی سالهای 1361 و 1362 از سپاه پاسداران شروع کرد. مدت کوتاهی به وزارت کار رفت اما مجددا به «وزارت سپاه» بازگشت و تا سال 1371 به عنوان جانشین رئیس ستاد مشترک این نهاد نیز ارتقا یافت. در سال 1371 و نخستین دولت اکبر هاشمی مدت یک سال عهدهدار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و از 1372 تا 1383 برای مدت بیش از 10 سال از سوی رهبر معظم انقلاب به ریاست صدا و سیما منصوب شد.
تا اینجای کار، سپهر سیاسی ایران او را به عنوان یکی از عناصر قابل اعتماد جبهه انقلاب و پایبند به اصول آن در برابر جناحی که مدعی «اصلاحات» بودند، میشناخت. به همین سبب وقتی در انتخابات ریاست جمهوری 84 کاندیدا شد برخی تشکلهای اصولگرا او را به عنوان کاندیدای نهایی خود معرفی کردند؛ اما او صرفا توانست 1.7 میلیون رای کسب کند و از بین 7 کاندیدا حائز رتبه ششم گردید.
برادر علی سابق که حالا «دکتر لاریجانی» نامیده میشد، در دولت اول محمود احمدینژاد با انتصاب در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی پرونده هستهای را به دست گرفت و راهی مذاکرات شد اما خیلی زود با دولت دچار اختلاف نظر و از آن جدا شد. علی لاریجانی این بار سودای مجلس شورای اسلامی در سر گرفت و برای این امر راهی قم شد. شهری که دوران نوجوانی خود را در آن سپری کرده بود و به دلیل برخاستن از خاندانی حوزوی مورد استقبال سران حوزه قرار گرفت.
او در انتخابات مجلس هشتم در سال 86 توانست با قرارگرفتن در صدر لیست جامعه مدرسین به عنوان فعالترین و موثرترین تشکل حوزوی بر رای مردم و با جلب نظر 73 درصد مردم این شهر به عنوان نماینده اول قم به مجلس راه یابد و به همین پشتوانه حوزوی و سوابق سیاسی تقریبا به راحتی سکان ریاست مجلس را نیز به دست گرفت.
اما نخستین نقطه عطف در سوابق سیاسی وی در این دوره، فتنه 88 و مواضع بسیار دیرهنگام، بیاثر و کمرنگ او در برابر فتنهگران بود که موجب شد بخش زیادی از محبوبیت خود در بین مردم انقلابی قم را از دست بدهد. این سالها همزمان با نخستین سالهای ریاست برادر کوچکتر بر دستگاه قضا بود که برای فعالین دانشجویی، رسانهای و فضای مجازی خاطرات تلخی از هماهنگی قوه قضا برای برخورد با هرگونه انتقاد از او در تاریخ سیاسی به یادگار گذاشت. تا جایی که برخی رسانهها واژه جدید «اشرافیت سیاسی» را برای ترسیم این فضا استفاده کردند.
این کاهش شدید محبوبیت در انتخابات مجلس در سال 90 کاملا ملموس شد، او در این انتخابات علیرغم اینکه مجددا در لیست جامعه مدرسین قرار گرفته بود، با کسب 60 درصد رای موافق مردم قم به سختی توانست رتبه اول خود در میان 3 کرسی قم را حفظ کند.
در کنار مواضع لاریجانی در فتنه 88 و فرار وی از پاسخگویی به افکار عمومی قم در این خصوص، در 22 بهمن سال 91 اتفاق مهم دیگری افتاد که موجب شد وی تقریبا تا پایان دوران نمایندگی خود همواره تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و حفاظتی در میان موکلان خود یعنی اهالی قم حاضر شود. در این روز جریانی که هیچگاه منشا آن به روشنی اعلام نشد سخنرانی او در حرم قم را به هم ریخت و به این ترتیب وی به صورت آشکار دریافت که دوران افول سیاستورزیاش در قم با اتکای صرف به خاستگاه و حمایت حوزوی آغاز شده و به شدت از چشم مردم افتاده است.
ناگفته نماند که وی به راحتی از این اتفاق عبور نکرد و نهادهای مختلف نظام تا ماهها برای پیدا کردن عامل یا عاملان این اتفاق که مردم نیز کمابیش با آن همراهی کردند، مشغول تحقیق و بررسی بودند و در همین حین شاید یکی از بزرگترین پروژه بررسی مکالمات، پیامکها و ارتباطات شهروندان پس از انقلاب رقم خورد.
نقطه عطف سوم در کارنامه رو به پسرفت وی در افکار عمومی قم، تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس تحت ریاست وی در مهرماه 94 بود. موضوعی که موجب خشم شدید گروههای اجتماعی و تشکلهای مردمی قم قرار گرفت و همین کاهش محبوبیت باز هم در صندوق رای خود را نشان داد.
در انتخابات مجلس دهم در اسفند همان سال علی لاریجانی با وجود حمایت جامعه مدرسین برای سومین بار، با افت 20 درصدی رای مردم قم صرفا 40 درصد آرای قمیها را کسب و جایگاه نخست نمایندگی مردم قم را نیز به یکی از منتقدین خود واگذار کرد که در لیست این تشکل حوزوی نبود و موجب شد این تشکل نیز برای حفظ جایگاه اجتماعی خود در دوره بعد از هیچ لیستی در قم اعلام حمایت نکند.
علاوه بر آن، حمایت جریان موسوم به اعتدال که فرزندان معنوی «هاشمی رفسنجانی» محسوب میشدند از کاندیداتوری لاریجانی در سال 94 و قرار دادن عکس او در کنار حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی قم، تکلیف نگرش و گرایش سیاسی جدیدش را برای مردم انقلابی قم کاملا مشخص کرد.
در سومین دوره از نمایندگی لاریجانی انروای سیاسی را برای خود برگزید. در این دوره برای مردم قم کمتر کسی به یاد دارد که وی را در مجامع عمومی و مردمی و یا حتی گفتگوهای نخبگانی دیده باشد.
او که حالا با مجلس اکثریت اصلاحطلب نیز وارد تعامل شده بود تا ریاستش را حفظ کند، تقریبا به طور قطعی میدانست که در فهرست منتخبین سال 98 قمیها نخواهد بود. البته به حدی از تجربه و تحلیل واقعگرایانه رسیده بود که برای مجلس یازدهم و نمایندگی مردم قم در این سال ثبت نام هم نکرد.