چکیده
در عرف بینالملل، مکانهایی مقدس، در محدوده جغرافیایی خاص واقع شده است و یک یا چند دین یا مذهب، آن را مقدس میشمارند. مکانهای مقدس یا ساخته بشرند، مانند مساجد، کلیساها، معابد و قبرستانها، یا پدیدههای طبیعی هستند، همچون درخت یا درختان، رودخانهها، تپهها و جنگلها.
آموزههای اسلامی، ضمن شناسایی ویژه این مکانها، موقعیت ویژه حمایتی را نسبت به این مکانها پایهریزی کردهاند. شناسایی، برابری انسانها در بهرهبری و رفت و آمد و امنیت مطلق؛ از جمله آموزهها و احکام اسلامی در زمینه حمایت از حرم مکی و مدنی است.
بایستههای حقوق بینالملل، نظام بینالملل حقوق بشر و نظام بینالملل حقوق بشردوستانه نیز در مقررهها، هنجارها و معاهدات خود، ضمن شناسایی ویژه این مکانها، به حمایت از آن در شرایط مختلف پرداختهاند. «واتیکان و کلیسای کاتولیک» و «بیت المقدس»، از جمله سرزمینهایی است که در راستای حمایت از مکانهای مقدس و مقدسات دینی، مورد شناسایی ویژه حقوق بینالملل قرار گرفتهاند.
بیت المقدس، بنا بر قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل در 29 نوامبر 1947م. شهری با ماهیت بینالمللی است که صلاحیت اعطای تابعیت و ارتباطات بینالمللی در حد دولت عضو جامعه بینالمللی را دارد.
کلیدواژه ها
حقوق بینالملل، اسلام و حقوق بینالملل، مکانهای مقدس، حرم مکی و مدنی، بیت المقدس
مقدمه
حقوق بینالملل (International Law) عنوانی است معمول برای گزارش حقوق جامعه بینالمللی. این تعبیر عنوانی است برای گسترهای پردامنه از بایستهها و هنجارهای حقوقی که در برابر «حقوق ملی» (National Law) یا «حقوق شهری مدنی» (Municipal Law) به کار میرود. (نگوین کک دین و دیگران، ترجمه: حسن حبیبی، چ1، ج1، صص 46ـ 45، 1382ش.)
برخی از دانشیان حقوق، حقوق بینالملل را به مجموعهای از اصول، عرفها و قواعدی که به گونهای مؤثر به عنوان تعهدات الزامآور، مورد شناسایی دولتهای حاکم و دیگر واحدهای مشابه واجد شخصیت بینالمللی قرار گرفته است، تعریف کردهاند؛ با این توضیح که این حقوق، همچنین به طور فزایندهای در روابط افراد با دولتها بهکار گرفته میشود، (گرهارد فن گلان، ترجمه:
سید داود آقایی، چ3، ج1، ص17، 1386ش.) به نظر میرسد با وجود تعاریف متعدد، همه دانشیان حقوق بینالملل بر این تعریف، تا حدودی اتفاق داشته باشند که حقوق بینالملل، حقوقی است که در جامعه بینالمللی قابلیت اجرا را داشته باشد، (نگوین کک دین و دیگران، ترجمه:
حسن حبیبی، چ1، ج1، ص45، 1382ش.)
ارتباط وثیق جوامع و کنشهای اجتماعی با آموزههای دینی و تأثیر این آموزهها در شکلگیری رفتار بینالمللی حاکمیتها و نهادهای بینالمللی؛ از جمله دلایلی است که
بر بایستگی توجه دانشیان حقوق بینالملل به مسئله دین در گسترهای گسترده، تأکید میکند. شناسایی ادیان و فرهنگهای جوامع و حق دینداری؛ از جمله نتایج توجه دانشیان حقوق بینالملل به این مهم است. امروزه بر اساس فضای گفتمانی و اسناد حقوق بینالملل، ضمن شناسایی کارکنان و پرسنل مذهبی، (Religious Personnel.) تأکید میشود که حتی در مخاصمات بینالمللی، پرسنل مذهبی از حمایت و رفتاری مشابه با پرسنل پزشکی برخودارند، (پیتر وری، ترجمه: سیامک کرمزاده و کتایون حسیننژاد، چ2، ص113، 1391ش.)
«مکانهای مقدس» (Holy Places.) و مباحث حقوقی با رویکرد بینالملل پیرامون آنها؛ از جمله اموری است که دانشیان حقوق بینالملل و برخی از اسناد بینالمللی به آن توجه داشتهاند. چنانچه «عرف بینالمللی» که از جمله منابع حقوق بینالملل است، (ماده 38 اساسنامه دیوان دادگستری بینالمللی) نیز بر شناسایی مکانها و سایتهای مقدس تأکید میکند. نظام بینالملل حقوق بشردوستانه نیز آموزهها، اسناد و بایستهای مهمی در زمینه مکانهای مقدس دارد.
در آموزههای اسلامی نیز برخی مکانها به عنوان حرم و مکان مقدس شناخته شده است. حرمت و قداست ذاتی این مکانها در کنار کارویژههای خاص خود در فرایند تکمیل اعمال عبادی مسلمانان، از جمله دلایل شناسایی این مکانهاست. چنانکه تعدی به اماکن غیر نظامی، از جمله مکانهای مذهبی نیز بنا بر آموزهای اصیل اسلامی نارواست. رسالت این پژوهش، بررسی جایگاه و پتانسیلهای موجود در آموزههای دینی و یافتههای دانشیان حقوق بینالملل و ظرفیتهای این دانش در زمینه شناسایی مکانهای مقدس است. بر این اساس، فرایند پژوهش در دو بخش «آموزههای اسلامی و مکانهای مقدس» و «حقوق بینالملل و مکانهای مقدس» به سامان میرسد.
1. آموزههای اسلامی و مکانهای مقدس
«حَرَم» در لغت به همه آنچه انسان از آن حمایت میکند و مدافع آن است، اطلاق میشود. کاربرد و استعمال زیاد این واژه در مکانهای مقدس، باعث شکلگیری معنای دیگری برای این واژه شده است. حرم در این معنای دوم، به مکانهای مقدسی اطلاق میشود که قداست و حرمت داشته و هتک آن حرام است، (میرزا علی مشکینی، ص208، چ1، قم، الهادی، 1419ق.؛ یاسین عیسی عاملی، ص67، چ1، 1413ق.). «حرم مکی»، مهمترین مصداق حرم است که حرمت و عظمت بالایی دارد.
در فرهنگ و اندیشه اسلامی، این حرم را حرم الهی میدانند، (سید محمد مرتضی حسینی واسطی زبیدی، ج16، ص134، چ1، 1414ق.؛ سید محمد مرتضی حسینی واسطی زبیدی، ج16، ص134، چ1، 1414ق.؛ صاحب بن عباد، ج3، ص 93، چ1، 1414ق.). گزاره قرآنی (وَ قالُوا إِنْ نَتَّبِعِ اَلْهُدی مَعَکَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنا أَ وَ لَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً یُجْبی إِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنّا وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ)، اشاره به این حرم دارد.
بر همین اساس و با اشاره به هین گزاره قرآنی، برخی تأکید میکنند که مکه، حرم الهی نامیده شده است؛ چراکه خداوند، مدافع آن و مدافع حجاج در آن است: «و سمّیت مکه و ما حولها حرما، لأن الله یحمیها و یحمی الحجاج فیها»، (عبدالمنعم محمود عبد الرحمان، ج1، ص563، بیتا.). چنانچه واژه «حرمین» در فرهنگ و اندیشه اسلامی، بر مکه و مدینه دلالت دارد.
دانشیان فقه، حدود حرم مکی و مدنی را بیان کردهاند. حرم مکی از شمال به مکانی که مشهور به «التنعیم» است و 6 کیلومتر با مکه فاصله دارد، منتهی میشود؛ چنانچه از جنوب به «اضاه» با 12 کیلومتر فاصله و از شرق به «جِعرانه» با 16 کیلومتر و از غرب به «الشمیسی» با 15 کیلومتر فاصله، منتهی میشود. گستره حرم مدنی هم 12 میل است که از کوه عیر در نزدیکی میقات تا کوه ثور در نزدیکی کوه احد است، (محمد جواد مغنیه، ج2، ص185 چ2، 1421ق.)
آموزههای اسلامی، ضمن شناسایی و توجه به حرمهای مقدس، بهویژه حرم مکی، احکام و هنجارهای خاصی را در این زمینه ترویج کرده است. قرآن کریم بر امنیت همه جانبه کسانی که در این حرم مقدس وارد میشوند، تأکید میکند: (فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ لِلهِ عَلَی اَلنّاسِ حِجُّ اَلْبَیْتِ مَنِ اِسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اَللهَ غَنِیٌّ عَنِ اَلْعالَمِینَ). (آل عمران: 97) گزاره «وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً»، در قالب ماضی استمراری، بر اهمیت و بایستگی امنیت و تأمین امنیت کسانی که وارد این حرم میشوند، تأکید میکند.
برخی از نصوص روایی در تفسیر این آیه قرآنی یا به نحو مستقل، به احکامی اشاره میکنند که بر امنیت همهجانبه در این مکان مقدس تکیه دارند. بر اساس مفاد این نصوص روایی و در راستای گزاره قرآنی (وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً)، اگر کسی در بیرون حرم، جنایتی مرتکب شود و به حرم پناهنده شود، کسی نمیتواند او را دستگیر کند. البته با در مضیقه انداختن، میشود زمینه خروج او از حرم را فراهم کرد؛ ولی تا زمانی که در حرم است، نمیشود او را دستگیر کرد.
البته حرمت و توجه به امنیت در حرم تا به آنجاست که اگر کسی در فضای حرم مرتکب جنایتی شود، در خود حرم بر او حد جاری میشود؛ چرا که حرمت حرم را نگه نداشته است:
«عَلِیُّ بن إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله7 قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً قَالَ إِذَا أَحْدَثَ الْعَبْدُ فِی غَیْرِ الْحَرَمِ جِنَایَه ثُمَّ فَرَّ إِلَی الْحَرَمِ لَمْ یَسَعْ لِأَحَدٍ أَنْ یَأْخُذَهُ فِی الْحَرَمِ وَ لَکِنْ یُمْنَعُ مِنَ السُّوقِ وَ لَا یُبَایَعُ وَ لَا یُطْعَمُ وَ لَا یُسْقَی وَ لَا یُکَلَّمُ فَإِنَّهُ إِذَا فُعِلَ ذَلِکَ بِهِ یُوشِکُ أَنْ یَخْرُجَ فَیُؤْخَذَ وَ إِذَا جَنَی فِی الْحَرَمِ جِنَایَه أُقِیمَ عَلَیْهِ الْحَدُّ فِی الْحَرَمِ لِأَنَّهُ لَمْ یَدَعْ لِلْحَرَمِ حُرْمَتَهُ»، (کلینی، محمد بن یعقوب، ج4، ص226، چ4، 1407، ق.)
«حلبی میگوید: از امام صادق7 در مورد آیه (وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً) پرسیدم. ایشان جواب دادند: اگر کسی در غیر حرم، جنایتی انجام دهد و سپس به حرم فرار کند، هیچ کس حق ندارد او را در حرم بگیرد؛ ولی مانع وارد شدن وی در بازار شده و کسی با او معامله نمیکند. طعام و آب از او بریده میشود و کسی با او سخن نمیگوید. چون چنین رفتاری با او انجام شود، از حرم خارج میگردد و در نتیجه بازداشت میشود. ولی اگر شخصی در حرم مرتکب جنایت شود، در همانجا حد بر او جاری میشود؛ چون برای حرم الهی احترامی قائل نشده است.»
حتی در برخی از نصوص روایی تأکید میشود، این امنیت به انسانها اختصاص نداشته و بر امنیت و ممنوعیت تعدی به حیوانات وارد شده به این حرم، توجه میشود: (وَ مَنْ دَخَلَهُ مِنَ الْوَحْشِ وَ الطَّیْرِ کَانَ آمِناً مِنْ أَنْ یُهَاجَ أَوْ یُؤْذَی حَتَّی یَخْرُجَ مِنَ الْحَرَمِ). (آل عمران: 97)
«پرندگان و حیوانات وحشیای که داخل در حرم میشوند، از اذیت شدن و پراندن در امان هستند تا وقتی که از حرم بیرون روند.»
البته حرم مکی در آموزههای اسلامی احکام ویژه دیگری نیز دارد، که مبانی مستحکمی برای شکلگیری گفتمانهای متناسب با آموزههای حقوق بینالملل در زمینه مکانهای مقدس است. توضیح آنکه آموزههای اسلامی در زمینه حرم و مسجد الحرام، احکام ویژهای دارد که بازخوانی این احکام و استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهای تشریعات و آموزههای فقهی مرتبط با آن، زمینهساز استیفای حقوق حجگزاران در بعد بین المللی است.
شایان توجه است که در میان احکام ویژه حرم، برخی از احکام، از ابعاد بینالمللی برخوردار بوده یا آموزهای است که بر برخی از ویژگیهای مکانی و زمانی حج تأکید میکند و پتانسیلهای زیادی برای گفتمانسازی در زمینه مکانهای مذهبی و مقدس در بر دارد؛ از جمله:
الف) برابری و مساوات همهجانبه در حرم
گزاره قرآنی (إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللهِ وَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ اَلَّذِی جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً اَلْعاکِفُ فِیهِ وَ اَلْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیم)، (حج: 25) بر مساوات و برابری همهجانبه همه در حرم تأکید میکند. برخی از دانشیان تفسیر با استناد به همین گزاره قرآنی، بهویژه فقره (سَواءً اَلْعاکِفُ فِیهِ وَ اَلْبادِ)، تأکید میکنند:
«و لا خلاف بین المسلمین فی أنّ الناس سواء فی أداء المناسک بالمسجد الحرام و ما یتبعه إلّا ما منعته الشریعه کطواف الحائض بالکعبه».
«در بین مسلمانان پذیرفته شده است که مردم در ادای مناسک در مسجد الحرام و
غیر آن برابرند؛ مگر رویهای در پیش گیرند که از نظر شریعت اسلامی نادرست است؛ مثل طواف حائض.» (ابن عاشور، محمد بن طاهر، ج 17، ص172، بیتا.)
برخی دیگر از دانشیان تفسیر توضیح میدهند که در تفسیر جمله (سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ)، مفسران بیانات گوناگونی دارند؛ بعضی گفته اند منظور این است که همه مردم در مراسم عبادت در این کانون توحید یکساناند و هیچ کس حق مزاحمت به دیگری در امر حج و عبادت در کنار خانه خدا ندارد. در حالی که بعضی معنی وسیعتری برای این جمله
قائل شده اند و گفته اند، نه تنها در مراسم عبادت، مردم یکساناند، بلکه در استفاده کردن از زمین و خانه های اطراف مکه برای استراحت و سایر نیازهای خود نیز باید مساوات باشد.
به همین دلیل جمعی از فقیهان، خرید و فروش و اجاره خانه های مکه را تحریم کرده اند و
آیه فوق را شاهد بر آن می دانند.
بدون شک سزاوار است اهل مکه، هرگونه تسهیلاتی برای زوار خانه خدا قائل شوند و هیچگونه اولویت و امتیازی برای خود نسبت به آنها، حتی در خانه ها قائل نشوند. این معنی نیز مسلّم است که هیچ کس حق ندارد به عنوان متولی خانه خدا یا عناوین دیگر، کمترین مزاحمتی برای زائر این خانه ایجاد کند یا آن را به یک پایگاه اختصاصی برای تبلیغات و برنامه های خود تبدیل نماید، (ناصر مکارم شیرازی، ج14، صص 62 ـ64، چ1، 1374ش.)
شایان توجه است که اگرچه در این گزاره قرآنی، تعبیر به (اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ)، شده و مرجع ضمیر «فیه» در فقره (سَواءً اَلْعاکِفُ فِیهِ وَ اَلْبادِ)، نیز به ظاهر مسجد الحرام است، ولی مراد از مسجد الحرام، کل حرم و همه گستره جغرافیایی حرم است؛ چرا که واژه عاکف در این گزاره قرآنی به معنای مقیم و ساکن است و واضح است که در حرم، مقیم بودن معنا ندارد، بلکه مقیم شهر مکه هستند؛ چنانچه تعبیر به مسجد الحرام کردن و اراده شهر مکه و حرم در ادبیات قرآن نیز سابقه دارد.
توضیح آنکه خدای متعال در گزاره (سُبْحانَ اَلَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ إِلَی اَلْمَسْجِدِ اَلْأَقْصَی) (اسراء: 1). مسجد الحرام را مبدأ سیر پیامبر9 ذکر کرده، ولی مرادش مکه بوده است، (فخر رازی، محمد بن عمر، ج23، ص217، چ3، 1420ق.؛ محمد صادقی، ج20، ص48، چ2، 1365ش.)
برایند حداقلی این فهم از گزاره قرآنی این است که در اجرای مراسم و مناسک حج، فرقی بین شهروندان دولت عربستان و دیگر مسلمانان نیست؛ چنانچه دولت عربستان ملزم است که موجبات دسترسی دیگر مسلمانان را به اماکن مقدس حرم به جهت انجام مناسک حج فراهم آورده و در این زمینه کارشکنی نکند.
برخی از روایات، این گزاره قرآنی را تفسیر کرده و به نکاتی اشاره میکنند که بایسته توجه است. در روایتی از امام صادق7 از پدرش امام باقر7 از امام علی7 نقل شده است:
«عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ7 أَنَّهُ نَهَی أَهْلَ مَکَّه أَنْ یُؤَاجِرُوا دُورَهُمْ وَ أَنْ یُعَلِّقُوا عَلَیْهَا أَبْوَاباً وَ قَالَ (سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ) قَالَ وَ فَعَلَ ذَلِکَ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ عَلِیٌّ حَتَّی کَانَ فِی زَمَنِ مُعَاوِیَه»، (حر عاملی، محمد بن حسن، ج13، ص 269، چ1، 1414ق.)
امام علی7 از اینکه اهل مکه خانههای خود را اجاره دهند و برای آن در قرار دهند،
نهی کرده و فرمودند: در آن مقیم و مسافر برابر است. امام7 یادآوری میکند که این نهی در زمان ابوبکر، عمر، عثمان و مولا علی7 تا زمان معاویه برقرار بوده است.
روایتی دیگر نیز همسو با این حدیث، گذشته از تفسیر آیه، به نوعی گزارش تاریخی نیز هست:
«مُحَمَّدُ بن عَلِیِّ بن الْحُسَیْنِ قَالَ سُئِلَ الصَّادِقُ7 عَنْ قَوْلِ الله عَزَّ وَ جَلَ ـ: (سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ) فَقَالَ لَمْ یَکُنْ یَنْبَغِی أَنْ یَضَعَ عَلَی دُورِ مَکَّه أَبْوَابٌ لِأَنَّ لِلْحَاجِّ أَنْ یَنْزِلُوا مَعَهُمْ فِی دُورِهِمْ فِی سَاحَه الدَّارِ حَتَّی یَقْضُوا مَنَاسِکَهُمْ وَ إِنَّ أَوَّلَ مَنْ جَعَلَ لِدُورِ مَکَّه أَبْوَاباً مُعَاوِیَه». (حر عاملی، محمد بن حسن، ج13، ص 286، چ1، 1414ق.)
«از امام صادق7 در مورد تفسیر گزاره (سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ)، پرسیده شد. ایشان فرمودند سزاوار نیست برای خانههای مکه در گذاشته شود؛ زیرا این از حقوق حجاج است که در خانههای ایشان تا پایان حج اقامت کنند. معاویه اولین کسی بود که برای خانههای مکه در گذاشت.
ب) مجاز نبودن صید در حرم
دانشیان فقه، صید در حرم را در حال احرام و غیر احرام، حرام میدانند، (طوسی، محمد بن حسن ابو جعفر، صص 222 ـ227، چ2، 1400ق.) مرحوم صاحب جواهر تأکید میکند که نه تنها صید، بلکه خوردن آن و کوچکترین همکاری و نقش داشتن در صید نیز حرام است، (نجفی، محمد حسن، ج18، ص286، چ7، 1404ق.)
گزاره قرآنی (یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا اَلصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ اَلنَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیاً بالِغَ اَلْکَعْبَه أَوْ کَفّارَه طَعامُ مَساکِینَ أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیاماً لِیَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اَللهُ عَمّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اَللهُ مِنْهُ وَ اَللهُ عَزِیزٌ ذُو اِنْتِقامٍ)، (مائده: 95). از جمله مستندات این حکم است.
در این گزاره قرآنی، ضمن تشریع حرمت صید، در صورت ارتکاب، مرتکب به پرداخت کفاره ملزم میشود. اهمیت این آموزه و حرمت آن، آنچنان زیاد است که خداوند متعال با گزاره (وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اَللهُ مِنْهُ وَ اَللهُ عَزِیزٌ ذُو اِنْتِقامٍ)، به تکرار دوباره آن هشدار داده و به مرتکب دوباره آن وعید انتقام الهی را میدهد.
همین گزاره قرآنی میتواند شاهدی باشد که این گناه، از گناهان کبیره است. برخی از دانشیان تفسیر، تأکید میکنند که لازمه این حکم این است که امنیت، حتی برای حیوانات هم باید تأمین شود، (قرائتی، محسن، ج2، ص373، چ11، 1383ش.). در کنار این گزاره قرآنی، برخی از روایات نیز از صید و همکاری در صید از سوی کسی که در حال احرام است و حتی کسی که محرم نیست، نهی میکند:
«عَنْ أَبِی عَبْدِ الله7 قَالَ: لَا تَسْتَحِلَّنَ شَیْئاً مِنَ الصَّیْدِ وَ أَنْتَ حَرَامٌ وَ لَا وَ أَنْتَ حَلَالٌ فِی الْحَرَمِ وَ لَا تَدُلَّنَّ عَلَیْهِ مُحِلًّا وَ لَا مُحْرِماً فَیَصْطَادُوهُ وَ لَا تُشِرْ إِلَیْهِ فَیُسْتَحَلَّ مِنْ أَجْلِکَ فَإِنَّ فِیهِ فِدَاءً لِمَنْ تَعَمَّدَهُ»، (کلینی، محمد بن یعقوب، ج4، ص381، چ4، 1407ق.)
امام صادق(علیه السلام) فرمود: در حال احرام و غیر احرام، شکار کردن را حلال مشمار؛ حتی راهنمای صید هم در حال احرام و غیر آن نشو که با راهنمایی تو، اقدام به صید کنند؛ چنانچه حتی اشاره کردن و مشخص کردن محل صید نیز نارواست و جریمه دارد.»
اگرچه این حکم به حرم مکی اختصاص ندارد، ولی برخی از روایات، تأکید میکنند که این حکم در قسمتی از حرم مدنی و مدینه النبی نیز جاری است: «أَبُو عَبْدِالله7 یَحْرُمُ مِنَ الصَّیْدِ فِی الْمَدِینَه مَا صِیدَ بَیْنَ الْحَرَّتَیْنِ»؛ «در مدینه نیز صید در محدوده بین دو سنگلاخ (واقم، لیلی) حرام است»، (حر عاملی، محمد بن حسن، ج14، صص336 335، چ1، 1414ق.)
این آموزه و حکم فقهی و شناسایی و تأکید بر آن، در گزارههای قرآنی و روایی، و تراث فقهی، روایی و تفسیری دانشیان مسلمان که بر امنیت مطلق در حرم دلالت دارد و حتی پرندگان و حیوانات را هم شامل میشود، علاوه بر شناسایی و اعتباربخشی به موقعیت حرم، ظرفیت بسیار بالایی برای شناسایی و حمایت از حقوق حاجیان و حجگزاران و حتی مسافران این سرزمین در ابعاد بینالمللی ایجاد میکند.
ج) ناروایی ساخت بنایی بالاتر از کعبه
دانشیان فقه، ساخت و ساز بنای مرتفعتر از کعبه را در نزدیکی آن ناروا دانسته و برخی بر حرمت و برخی بر کراهت این عمل تأکید میکنند. مرحوم صاحب جواهر موقعیت فقهی این حکم را گزارش میدهد:
«شیخ طوسی و گروهی از فقیهان بر اساس گزارش کتاب مدارک، بر این باورند که ساخت بنای مرتفعتر از کعبه در نزدیکی آن حرام است؛ چراکه مستلزم توهین و اهانت به کعبه است... در مقابل این انگاره، فاضل هندی در کتاب کشف اللثام، ادعا کرده که مشهور دانشیان فقه، ساخت بنای مرتفعتر از کعبه را مکروه میدانند، البته انگاره کراهت با اصول و قواعد فقه شیعه سازگارتر است... خانه و غیر آن بنا محسوب شده و حتی دیوارهای مسجد نیز بناست.» (نجفی، محمد حسن، ج20، ص50، چ7، 1404ق.)
برخی از گزارههای روایی نیز بر این حکم دلالت میکند: «وَ نَهَی7 أَنْ یَرْفَعَ الْإِنْسَانُ بِمَکَّه بِنَاءً فَوْقَ الْکَعْبَه»؛ (المقنعه، ص444). «امام معصوم7 نهی کردند که کسی در مکه بنایی بالاتر از مکه بنا کند». «مُحَمَّدِ بن مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ7 فِی حَدِیثٍ قَالَ: وَ لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ أَنْ یَرْفَعَ بِنَاءً فَوْقَ الْکَعْبَه»؛
(حر عاملی، محمد بن حسن، ج13، ص 336ـ 335، چ1، 1414ق.) «امام باقر7 در روایتی فرمود: شایسته نیست کسی ساختمانی بالاتر از کعبه بنا کند.»
این انگاره فقهی نیز برخاسته از شناسایی ویژه حرم به عنوان یک مکان مذهبی و مقدس در آموزههای اسلامی است، به نحوی که ساخت و ساز در اطراف آن نیز اگر از جلوه آن بکاهد، نارواست. این مسئله مشابه ضوابطی است که در عرف و هنجارهای بینالمللی برای حمایت از سایتهای فرهنگی و میراث بینالمللی فرهنگی اتخاذ میشود.
در کنار پذیرش درون دینی مکانهای مقدس، قرآن کریم ضمن توجه به «اصل آزادی عقیده» (بقره: 256) بر «اصل احترام به نمادها و شخصیتهای آیینی و مذهبی» (انعام: 108) تأکید میکند، (قرآن و احترام به پیروان دیگر ادیان، صص 228 221). چنانچه گزاره قرآنی (وَ لَوْ لا دَفْعُ اَللهِ اَلنّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اِسْمُ اَللهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اَللهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اَللهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ) (حج: 40). نه تنها عبادتگاه و اماکن مذهبی دیگر ادیان را شناسایی کرده است، بلکه دفاع و حفظ آن را به خداوند متعال نسبت میدهد.
اسلام و حاکمیت حرم
اگرچه بنا بر اضطرار و برخی مصالح، تقسیمات امروزی برای کشورهایی با مفهوم دوران دولت مدرن، پذیرفته میشود و بالتبع حاکمان این دولتهای مستقر در سرزمینهای اسلامی، دارای برخی از صلاحیتهای حاکمیتی نیز هستند، ولی این صلاحیتها، مقید به رعایت آموزههای اسلامی است. بر این اساس در مورد قسمتی از کشورهای اسلامی که دارای تقدس است و از لحاظ سرزمینی در انجام مناسک و عبادات اسلامی نقش دارد، صلاحیتهای حاکمیتی دولتهای سرزمینی، هر اندازه هم که باشد، نباید محدودیتی را برای مسلمانان در دسترسی به این اماکن ایجاد کند.
در این میان حرم مکی و مدنی و سرزمین حجاز که محل نزول وحی، خانه خدا و مدفنالنبی9 است، محلی استکه مقدسترین مقدسات اسلامی درآن است و ام القرای اسلام است، (انعام: 92). گزارههای قرآنی، محدودیت و مانعتراشی در دسترسی به مسجد الحرام، حرم و انجام مناسک حج را محکوم میکند:
(إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللهِ وَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ اَلَّذِی جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً اَلْعاکِفُ فِیهِ). (بقره: 125)
(وَ ما لَهُمْ أَلا یُعَذِّبَهُمُ اَللهُ وَ هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ وَ ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ اَلْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ). (انفال: 34)
(هُمُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوکُمْ عَنِ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ وَ اَلْهَدْیَ مَعْکُوفاً أَنْ یَبْلُغَ مَحِلَّهُ)، (فتح: 25)
گزاره (وَ ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ اَلْمُتَّقُونَ)، تأکید میکند که تنها کسانی شایستگی تولیت این حرمها را دارند که پرهیزگار باشند. قرآن کریم تصریح میکند که کعبه، متعلق به همه مسلمانان و مردم است و هیچ گروه و فرقهای نسبت به آن برتری نداشته و ندارند. در گزارههای قرآنی بر حق همگانی حجگزاری و ورود به مکه و سرزمین وحی تأکید شده و ممانعت از آن ناروا دانسته شده است:
(جَعَلَ اَللهُ اَلْکَعْبَه اَلْبَیْتَ اَلْحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ وَ اَلشَّهْرَ اَلْحَرامَ وَ اَلْهَدْیَ وَ اَلْقَلائِد). (مائده: 97)
(وَ إِذْ جَعَلْنَا اَلْبَیْتَ مَثابَه لِلنّاسِ وَ أَمْناً وَ اِتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّی وَ عَهِدْنا إِلی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفِینَ وَ اَلْعاکِفِینَ وَ اَلرُّکَّعِ اَلسُّجُودِ). (بقره: 125)
(إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّه مُبارَکاً وَ هُدی لِلْعالَمِینَ). (آل عمران: 96)
(إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللهِ وَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرامِ اَلَّذِی جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً اَلْعاکِفُ فِیهِ وَ اَلْبادِ). (حج: 25)
(وَ أَذِّنْ فِی اَلنّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ). (حج: 27)
البته در حقوق بینالملل نیز با شناسایی «مکانهای مقدس» و حمایت حقوقی از آن، به آموزههای حقوقی مشابه آموزههای اسلام در زمینه حج و حرم برمیخوریم؛ چنانچه شناسایی، معاهدات و عرف بینالمللی شکل گرفته در مورد دریاهای آزاد، جنوبگان و فضا، پتانسیلها و ظرفیتهای گفتمانی ایجاد میکند که نقش بسزایی در شکلگیری ادبیات حقوقی برای حمایت از این مکانها و حقوق مسلمانان در پی دارد.
توضیح آنکه، زمانی تصور میشد که میتوان دریاها را بهطور کامل مورد حاکمیت ملی قرار داد و حتی در قرن هفده، پرتغالیها، دریاها را به عنوان بخشی از سرزمین خود، اعلام کردند. در مقابل، دکترین دریای آزاد مطرح شد و بر اساس آن، اقیانوسها به عنوان مشترکات عمومی در دسترس همه ملتها قرار گرفت و اختصاصناپذیر شد. امروزه و بنا بر معاهدات بینالمللی، اصطلاح «دریای آزاد» (The High Seas).
که به معنای کلیه سرزمینهایی است که جزو دریای سرزمینی یا آبهای داخلی هیچ دولتی نباشد، مورد پذیرش قرار گرفته و معاهدات چندی در این زمینه به تصویب دولتها رسیده و در عمل نیز، دولتها به آن پایبندی کامل دارند، (حقوق بینالملل نوین، صص 226ـ 218؛ ربکا والاس، ترجمه: سید قاسم زمانی، ص204، چ2، 1387ش.)
این توضیح از این باب است که بایسته است با ارائه بحثهای نظری در زمینه مکانهای مقدس و تأکید بر حقوق انسانی و آزادیهای دینی در زمینه دین و مذهب، زمینهسازی برای شکلگیری گفتمانی در جهت شناسایی کامل این حقوق در همه ابعاد شکل بگیرد و تعهدات دولتهایی که امروزه این مکانها در جغرافیای حاکمیتی آنان قرار گرفته است به شکل جدی همراه با ضمانت اجرایی الزامآور مشخص شود.
مراجع
منابع
اساسنامه دیوان دادگستری بینالمللی.
الاصطلاحات الفقهیه فی الرسائل العملیه، یاسین عیسی عاملی، چ1، بیروت، دار البلاغه للطباعه و النشر و التوزیع، 1413ق.
تاج العروس من جواهر القاموس، سید محمد مرتضی حسینی واسطی زبیدی، چ1، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، 1414ق.
التحریر و التنویر، محمد بن طاهر ابن عاشور، بیروت، مؤسسه التاریخ، بیتا.
تفسیر نور، محسن قرائتی، چ11، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383ش.
تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، چ1، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.
جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسن نجفی، چ7، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1404ق.
حقوق بینالملل بشردوستانه ناظر بر حمایت از افراد در درگیریهای مسلحانه (مجموعه اسناد ژنو)، هاجر سیاه رستمی و دیگران، تهران، موسسه آموزش علمی کاربردی هلال احمر، 1390ش.
حقوق بینالملل عمومی، نگوین کک دین و دیگران، ترجمه: حسن حبیبی، چ1، تهران، اطلاعات، 1382ش.
حقوق بینالملل نوین، مایکل اکهرست، ترجمه: بهمن آقایی، چ2، تهران، دفتر خدمات حقوق بینالملل جمهوری اسلامی ایران، 1376ش.
حقوق بینالملل، آنتونیو کاسسه، ترجمه: حسین شریفی، چ1، تهران، میزان، 1385ش.
حقوق بینالملل، ربکا والاس، ترجمه: سید قاسم زمانی، چ2، تهران، شهر دانش، 1387ش.
حقوق بینالملل، ملکم شاو، ترجمه: محمد حسین وقار، چ3، تهران، اطلاعات، 1389ش.
درآمدی بر حقوق بینالملل عمومی، گرهارد فن گلان، ترجمه: سید داوود آقایی، چ3، تهران، میزان، 1386ش.
الفرقان فی تفسیر القرآن، محمد صادقی، چ2، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، 1365ش.
فرهنگ حقوق بینالملل مخاصمات مسلحانه، پیتر وری، ترجمه: سیامک کرمزاده و کتایون حسیننژاد، چ2، تهران، سرسم، 1391ش.
فقه الامام الصادق7، محمد جواد مغنیه، چ2، قم، مؤسسه انصاریان، 1421ق.
فلسطین و حقوق بینالملل، هنری کتان، ترجمه: غلامرضا فدایی، چ1، تهران، امیر کبیر، 1368ش.
«قرآن و احترام به پیروان دیگر ادیان»، سید محمدعلی هاشمی، دانشپژوهان، سال هفتم، ش18ـ 19، پاییز و زمستان 1388ش.
الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، چ4، تهران، اسلامیه، 1407ق.
المحیط فی اللغه، صاحب بن عباد، چ1، بیروت، عالم الکتاب، 1414ق.
مصطلحات الفقه، میرزا علی مشکینی، چ1، قم، الهادی، 1419ق.
معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه، عبدالمنعم محمود عبد الرحمان، قاهره، دار الفضیله، بیتا.
مفاتیح الغیب، محمد بن عمر فخر رازی، چ3، بیروت، دار احیاء التراث العربی ، 1420ق.
المقنعه، محمد بن محمد مفید، چ1، قم، اسلامی، 1413ق.
النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، محمد بن حسن ابو جعفر طوسی، چ2، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق.
وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، چ1، قم، آل البیت، 1414ق.
Convention for the Protection of Cultural Property in the Event of Armed Conflict with Regulations for the Execution of the Convention 1954, UNESCO 1995 2010 ID: 13637, United Nations Educational, Scientific and Cultural Organization.
Declaration on the Elimination of All Forms of Intolerance and of Discrimination Based on Religion or Belief. UN Doc. A/RES/36/55, 25 November 1981.
Human Rights Committee, General Comment 22, Article 18 (Forty eighth session, 1993). Compilation of General Comments and General Recommendations Adopted by Human Rights Treaty Bodies, U. N. Doc. HRI/GEN/1/Rev. 1 at 35 (1994).
Human Rights council resolution,6/37 (paragraph 9 (e,g )).
Linda, J Pike, Encyclopedia of Disputes Installment 10,Elsevier, Tir 7, 1393 AP.
Rapporteur’s Digest on Freedom of Religion or Belief, E/CN. 4. 19997/91/Add. 1,para. 93 (country visit to India). A/55/280/Add. 1,para. 160 (country visit to Turkey).
STUDY GUIDE: Freedom of Religion or Belief, University of Minnesota Human Rights Center,2003.
UNIVERSAL DECLARATION OF HUMAN RIGHT.
نویسنده:
سید محمدعلی هاشمی
فصلنامه میقات حج شماره 93
ادامه دارد...