به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبر قم به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، افشین شحنهتبار مدیر انتشارات شمع و مه طی یاداشتی به موضوع شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت پرداخته است.
آنچه میخوانید متن یادداشت وی است:
هر ساله آبان مصادف میشود با ماه حاشیههای فرانکفورتی، ولی ظاهرا امسال این موضوع تمامی ندارد، به طوری که این موج سهمگین دولتی و خصوصی را، با خود برده و حتی در ناکجا نیز رها نمیکند.
در یکی از خبرگزاریها عنوان کرده بودم که آن خبر طوری منعکس شد که شاید نظر من را بیان نکرد. سعی میکنم در این متن واضح و شفافتر صحبتم را بیان کنم. سالها هست که در جهت معرفی ادبیات ایران در بیرون از کشور قدمهایی برداشتهام هر چند لنگان ولی پیوسته. خواسته یا ناخواسته صاحب تجربهایی شدهام که خوب و بد را در این راه دیدم و شناختهام.
حدود 5 سال پیش با نویسنده بزرگ کشورمان ابراهیم حسن بیگی در مصاحبهایی خیلی از نواقص را در بحث نشر بین الملل گوشزد کردیم. خیلی از آن صحبتها در آن زمان به مذاق خیلیها خوش نیامد اما در این زمان به عنوان یک اشتباه تصحیح و در مسیر درست قرار گرفت. مستقیما اشاره میکنم به حرکتهای اشتباه و پر هزینه دولت یعنی وزارت ارشاد، سازمان ارتباطات و سازمان تبلیغات اسلامی در معرفی ادبیات ایران در گذشتههای نه چندان دور.
جایی که به شدت ما را از دنیای جهانی نشر عقب انداخت. باز اشاره میکنم به یک نمونه از کارهای پر هزینه بی میوه (شاید بی ثمر در زبان عام منصفانه نباشد) یعنی نشر الهدی که با صرف هزینههای میلیاردی بخصوص در بحث تاسیس کتاب فروشیهای زنجیرهایی در بیرون از کشور و حتی با داشتن کادر با تجربه به خاطر تفکری اشتباه در مدیریت کلان فرهنگی دولتی و بدون تحقیق باعث به گل نشستن این بزرگ کشتی شد. بودجه های بسیار سنگینی که در بسیاری از این گونه حرکت ها تزریق شد و اکنون نیز ادامه دارد به خصوص در شهر قم که حتی نتوانسته تاثیری برای معرفی ادبیات مذهبی ما دربیرون از مرزها را داشته باشد.
تاکید میکنم تاثیر بر مبنای بودجه مصرف شده و توقعی که به وجود آمده است. آیا شما از وزارت نفت به اندازه پمپ بنزین داخل خیابانتان توقع دارید؟ هزینه صرف شده اشاره به این مثال دارد در عدم توازن هزینه و بهره برداری. حال که به لطف خدا و از برکت نمایشگاه دیدنی فرانکفورت خیلی از ما در این صنف شاهد بودیم که حضور مستقیم دولت در صنعت نشر و کتاب آخرین بار تنها در اتحاد جماهیر شوروی دیده شده و در حال حاضر این حمایت فرهنگی در هیچ کشوری به این صورت و مستقیم نیست.
بر می گردیم به بخش مثبت موضوع.موسسه فرهنگی که در اصل بازتاب تفکرات جدید وزارت ارشاد بوده است توانسته با مدیریت صحیح افراد مختلف از هر طیفی را زیر یک سقف جمع کند و با ایجاد فضایی آبرومند همدلی نسبی را در این بین ایجاد کند. از طرفی طرح گرنت هر چند نوپا و خام ولی باعث امید و پیشرفتی قابل توجه بخصوص در بحث آژانس های ادبی شده. طرح تاپ نیز با تفکراتی بسته تر نیز در تلاش برای ایفای نقش خود در این شاخه می باشد. کم کاری بیشتر در خود ناشرین دیده می شود که هنوز نتوانسته اند هماهنگی و توازنی بین آرزو و هدف خود پیدا کنند برای همین در ذهن خود بسیار پیشرفت کرده ولی در عیان چیزی دیده نمی شود. قصد از این پراکنده سخن ها تنها یک چیز بود و آن اینکه با تمرکز بر روی فعالیت های خود سعی در تصحیح آن برای جهانی کردن ادبیات کشورمان ایران کنیم و اینکه این همدلی که بین ناشران بخصوص در نمایشگاه های خارجی پیش آمده را به هر نحوی حفظ کنیم و نگذاریم حداقل این کوچک دستاورد را از دست بدهیم. این راه هیجان بر نمی تابد. تحملی بالا و صبری عیوب وار نیاز دارد. و در آخر یادمان نرود نمایشگاه کتاب فرانکفورت تنها برای ما مکانی برای نمایش دستاوردهای سالانه ما و جایی برای ایجاد رابطه های کاری با همکاران جدید در دیگر کشورها بوده و نه پل صراط و نه آخر الزمان.